به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، زوج جوان پس از مراجعه به دادگاه خانواده از قاضی خواستند تا حکم طلاقشان را صادر کند. مرد جوان در خصوص علت این درخواست گفت: آقای قاضی همسرم خیلی بد دهن است و مرتب به من فحش و ناسزا می گوید.
وی ادامه داد: هربار که دعوایمان می شود مرا به باد ناسزا می گیرد و هرچه از دهنش در می آید به من می گوید. دیگر تحمل این رفتارهای او را ندارم و می خواهم برای همیشه از او جدا شود.
پس از آن همسر این مرد نیز به قاضی گفت: شوهرم کارهایی می کند که اعصاب من خورد شود. من بددهن نیستم و دوست ندارم حرف بدی به او بزنم ولی خودش باعث می شود. راستش من هم دیگر نمی خواهم با او زندگی کنم و طلاق می خواهم.
پس از صحبت های این زوج قاضی حکم طلاق توافقی را صادر می کند.
به گزارش خبرنگار مهر، در پی درگذشت مرتضی پاشایی خواننده جوان موسیقی پاپ عده ای با برگزاری برخی تجمعات بدون مجوز حاشیه هایی ایجاد کرده اند که همین امر باعث شده مدیر برنامه ها و خانواده مرتضی پاشایی با صدور یک بیانیه درباره این حواشی و مواضع رسمی شان توضیحاتی ارایه کنند.
در متنی که در اختیار گروه هنر مهر قرار گرفته آمده است: «از همه ملت ایران و طرفداران مرتضی پاشایی که در غم خانواده آن مرحوم سهیم هستند تشکر می کنیم و بر خود لازم می دانیم چند نکته مهم را اعلام داریم:
1.طرفداران مرتضی پاشایی کسانی هستند که شفای وی را از طریق برگزاری زیارت عاشورا و دعای توسل می خواستند.
2.شخص مرتضی پاشایی عاشق اهل بیت و اسلام و معنویت و مردم بود.
3.خانواده و خاندان مرتضی پاشایی افرادی در خط انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی و از مریدان اهل بیت هستند.»
همچنین پدر مرتضی پاشایی به خبرنگار مهر گفت: ما از اینکه برخی افراد از ابراز احساسات مردم سواستفاده کرده و برخی اجتماعات را به حاشیه کشانده اند بسیار متاسفیم و می دانیم که طرفداران واقعی پسرم خواستار ایجاد هیچ نوع حاشیه ای نیستند.
وی همچنین از همه مردمی که پسرش را در دوران بیماری تنها نگذاشته و از زمان درگذشت وی نیز دلسوزانه در غم آنها شریک بوده اند، قدردانی کرد.
این خواننده جوان صبح امروز جمعه 23 آبان ماه پس از یک دوره مبارزه با بیماری سرطان دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران؛ ساعت ۲۲ شب گذشته ماموران تخصصی پایگاه دوم پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ جهت دستگیری و پاکسازی نقاط آلوده سطح حوزه استحفاظی از وجود خرده فروشان موادمخدر به موقعیت میدان صنعت در شهرک غرب اعزام شدند.
ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر در حین ماموریت جهت حفظ جان خود و همچنین جلوگیری از فرار متهمان با استفاده از قانون بکارگیری سلاح اقدام به تیراندازی ۹ تیر با اسلحه سازمانی نموده و در این خصوص تعداد ۱۲ نفر متهم بنام های "مهران" "داود" "اژدر" "آرمان" "جمشید" " قادر" "کامبیز " "فرامرز" "نوروز" "حشمت" "شهرام " و "شکیب" دستگیر و مقدار ۲۱۱ گرم کراک ، ۲۰ گرم هروئین و ۷ گرم شیشه بالفافه کشف گردید.
سرهنگ محمد بخشنده سرپرست پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ درباره این خبر به باشگاه خبرنگاران گفت: متهمان پس از دستگیری به مقر منتقل و پس از تشکیل پرونده اعضای باند توزیع مواد افیونی جهت سیر مراحل قانونی در اختیار مقام قضایی قرار گرفتند.
صبح چهارشنبه جلسه ویژه زیرمیزی پزشکان با حضور روسای بازرسی دانشگاه علوم پزشکی تهران، معاونت انتظامی سازمان نظام پزشکی، علوم پزشکی شهید بهشتی و رئیس تعزیرات حکومتی تهران در ساختمان تعزیرات تهران برگزار شد.
در ابتدای این جلسه دکتر علی فتاحی معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی کشور با بیان اینکه تعرفه های پزشکی 140 درصد افزایش یافته است، گفت: این افزایش در حالی است که در 6 سال گذشته هیچگونه افزایش تعرفه نداشتیم و تدوین کتاب تعرفه ها کار بزرگی بود که وزیربهداشت توانست آن را کلید بزند که 95 درصد آن مورد تایید نهادها، انجمن ها، دانشگاه ها و پزشکان است.
وی افزود: آمارها نشان می دهد که 5 درصد شکایت ها تعرفه ای است.
محمدرضا چراغ زاده رئیس اداره نظارت دانشگاه علوم پزشکی تهران هم در ادامه گفت: متاسفانه سرعت رسیدگی به پرونده ها پایین است. گاهی نتیجه پرونده ها در تعزیرات را نمی دانیم چه شد و رونوشتی از حکم و اجرای حکم را نمی بینیم. هرچند که شکایت ها به یک سوم کاهش داشته است.
جعفر سالاری رئیس اداره بازرسی و نظارت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم آماری از سامانه 1690 ارائه کرد و گفت: روز گذشته 80 مورد تلفن داشتیم که 2 مورد آن تعرفه ای بود. روز اول هم حدود 35 هزار نفر با این سامانه تماس گرفتند.
محمدی مدیرکل تعزیرات تهران سئوال کرد: آیا مشکل تعرفه ها در این سامانه اعلام می شود که پاسخ دادند: تعرفه ها را باید با 1490 تماس بگیرند و ما شهروندان را راهنمایی می کنیم.
محمدی گفت: نمی شود که یک شهروند با سامانه تماس گرفته تا مشکل تعرفه و تخلف را گزارش دهد آن وقت بگویید اینجا نیست با این شماره تماس بگیرید! مگر می شود. خب بهتر نیست سامانه ها را یکی کنید؟ که مسئولان دانشگاه علوم پزشکی گفتند: این سامانه برای تخلفات بستری ایجاد شده است.
مرتضی خدایی رئیس شعبه 54 تعزیرات حکومتی تهران که مسئولیت رسیدگی به تخلفان پزشکی را برعهده دارد، گفت: مشکل تعرفه ها بخشی از موارد است. امروز موسساتی داریم که مانند قارچ سر از زمین در می آروند و وارد کار پوست و زیبایی می شوند و در حال گسترش هم هست. که مسئولان دانشگاه های علوم پزشکی این گفته ها را تایید کردند.
خدایی گفت: متاسفانه مردم به حقوق خود واقف نیستند و واقعا نمی دانند تعزیرات می تواند بر اساس قوانین موجود با تخلفات پزشکی برخورد کند. بعنوان مثال اگر بیمارستانی بیمه ای را قبول نکرد یک تخلف است. یا اینکه وقتی درمانگاه ها مدیر فنی ندارند تخلف رخ داده است و باید گزارش شود.
فتاحی در ادامه گفت: رسیدگی به یک پرونده با توجه به مستندات و همچنین وقت تجدید نظر و اعتراض ها گاها تا 90 روز طول می کشد.
چزاغ زاده هم گفت: شکایت و گزارش ها را بلافاصله رسیدگی می کنیم و در مدت یک هفته کار انجام می شود. که محمدی مدیرکل تعزیرات در پاسخ گفت: یک هفته که اسمش بلافاصله نیست. باید کار جهادی کنید. ما هر روز برای اعزام قاضی آماده ایم. برای هر سه دانشگاه می توانم تیم تعزیراتی آماده کنم.
وی افزود: تعزیرات می تواند همزمان تخلف را رسیدگی کرده و با توجه به مستندات همان لحظه حکم صادر کند. به نوعی مردم باید ببینند که این شکایت به سرعت ترتیب اثر داده می شود.
خدایی رئیس شعبه 54 تعزیرات خطاب به مسئولان نظارت دانشگاه ای علوم پزشکی گفت: متاسفانه برخی پزشکان با افزایش تعرفه ها ارضاء نمی شوند. گاها تا 8 برابر تعرفه پول می گیرند. حالا کار به جایی رسیده که دیگر به حساب پزشک هم پول نمی ریزند بلکه کیف های پرپول را از خانواده یا خود بیمار در بیمارستان به روش های مختلف نقدا می گیرند. این در حالی است که وقتی فردی بیمار است و نیاز فوری به عمل دارد حاضر است هرکاری بکند تا بیمارش سالم شود. چرا نظام پزشکی حقوق ملت را در بخش درمان اطلاع رسانی نمی کند؟
فتاحی در این نشست با انتقاد شدید از رسانه ای شدن موضوع پروتزهای چینی و برخی اخبار گفت: این اقدامات اعتماد مردم را به پزشک کم می کند. که علی روشن مدیر روابط عمومی تعزیرات حکومتی کشور در پاسخ گفت: ما اسناد و مدارک و فیلمهایی داریم که نشان دهنده تخلف های غیرقابل باور از برخی پزشکان است. گاهی دو پزشک برای بیشتر گرفتن پول از بیمار مسابقه می گذارند، اما آن را رسانه ای نمی کنیم.
خدایی هم گفت: اینکه می آیید خبر پروتزهای چینی را تکذیب می کنید درست نیست. اگر بخواهید اینگونه کار کنید ما هم اسناد و احکام را رسانه ای می کنیم تا باور کنید که این تخلفات وجود دارد.
این جلسه در حالی به پایان رسید که تعزیرات در تمام زمینه ها اعم از اعزام قاضی، تیم تعزیراتی و حضور تمام وقت برای برخورد با تخلفات پزشکی اعلام آمادگی کرد اما دانشگاه های علوم پزشکی پاسخی به این اعلام آمادگی ندادند و گفتند که باید بررسی کنیم.
مدیر عامل ایمیدرو از لغو مجوز واگذاری معدن به همسر یکی از مدیران دولتی با دستور وزیر صنعت خبردادو گفت: مشکل فاینانس چین هنوز برطرف نشده است.
مهدی کرباسیان درباره لغو مجوز واگذاری یک معدن سنگ آهن به نام همسر یک مدیر دولتی در دولت هشتم، اظهارداشت:سازمان ایمیدرو پس از طرح پرسش یکی از نمایندگان در دلایل واگذاری این معدن به یک فرد جلسه ای مبارزه با مفاسد اقتصادی طبق دستور معاون اول رئیس جمهور برگزار و نماینده این سازمان هم در آن حاضر شد .
وی با اشاره به اینکه اعلام شکایت خود را هم به دادگاه برای این واگذاری غیر قانونی کرده ایم، افزود: خوشبختانه دو روز گذشته آقای وزیر صنعت ، معدن و تجارت دستور صریحی را برای لغو مجوز این معدن را صادر کرده اند.
مدیر عامل ایمیدرو در پاسخ به این پرسش که فعالان معدن معتقدند سهم بخش معدن در اقتصاد 6 درصد است اما چرا وزارت صنعت قائل به سهم 1 درصدی این بخش بوده و همین امر باعث می شود تا در بودجه سهم اندکی به این بخش اختصاص پیدا کند، گفت: سهم معدن در تولید ناخالص ملی کشور حدود 1 درصد است اما در مجموع باید بگویم سهم معدن و صنایع معدنی به 6 درصد می رسد.
کرباسیان اضافه کرد: اساسا در برخی از کشورها سهم معدن تا بیش از 16 درصد هم است که این امر نشان از ان دارد که جایگاه بخش معدن و صنایع معدنی در اقتصاد کشور بسیار حائز اهمیت است. خوشبختانه با تأکیدات مقام معظم رهبری در اقتصاد مقاومتی و لایحه حمایت از تولید و خروج از رکود بندهایی در رابطه با بخش معدن در نظر گرفته شده است که البته باید این موضوع افزایش هم پیدا کند.
مشکل فاینانس چین هنوز مرتفع نشده است*
وی با اشاره به اینکه امیدوارم در برنامه ششم توجه بیشتری را به بخش معدن شود، در رابطه با وضعیت 7 طرح فولادی به ارائه توضیحاتی پرداخت و گفت: خوشبختانه فولاد بافت هم با گروه انتخاب و بانک صنعت و معدن ال سی ان در حال گشایش است و پیش بینی می کنیم 6 طرح فولادی مشکل خاصی نداشته باشد.
مدیر عامل ایمیدرو افزود: در حال حاضر هنوز مشکل فاینانس میان بانک مرکزی کشور و بانک مرکزی چین برطرف نشده و پولی دریافت نکردهایم که همین موضوع باعث شده با فعالیت ما در این حوزه با کندی همراه شود.
وی با بیان اینکه امیدواریم در نیمه سال آینده حداقل 2 تا 3 طرح فولادی در بخش آهن اسفنجی به بهره برداری و افتتاح برسند.
پودر موبر با نام تجاری ZAAB (زاب)، پودر دکلره، محلول ضد ریزش موی سر، محلول ترمیم کننده رنگ مو با نام تجاری کریستال تولید شده به سفارش کیان آرا زاگرس بستهبندی در شرکت صنایع بسته بندی ایمان به دلیل فاقد بودن مجوزهای بهداشتی، غیرمجاز اعلام شد.
بنابر اعلام پایگاه اطلاع رسانی سازمان غذا و دارو، این سازمان از عموم هموطنان خواسته است در صورت مشاهده این فرآوردهها ضمن اجتناب از خرید و مصرف محصول مذکور، معاونتهای غذا و دارو دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی سراسر کشور و نیروی انتظامی را مطلع کنند تا نسبت به جمعآوری آنها از سطح عرضه اقدامات لازم را انجام دهند.
نتایج تحقیقات صورت گرفته توسط پژوهشگران انگلیسی و فرانسوی نشان میدهد، کارهای شیفتی باعث پیر شدن سریعتر مغز و کند شدن توانایی ذهنی افراد میشود.
به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا، ساعت داخلی بدن، ریتم شبانهروزی را کنترل میکند؛ اما انجام کارهای شیفتی باعث ایجاد اختلال در عملکرد این ساعت طبیعی شده و خطراتی مانند ابتلا به سرطان پستان و چاقی را افزایش میدهد.
به گفته محققان، مغز به مرور زمان پیر میشود، اما کارهای شیفتی این روند را سریعتر میکند.
محققان دانشگاه سوانسی با همکاری دانشگاه تولوز، تأثیر تغییر ساعت داخلی بدن را در بین کارمندان شیفتی مورد ارزیابی قرار دادند؛ در این پژوهش سه هزار شهروند فرانسوی در آزمونهای حافظه، سرعت تفکر و توانایی شناختی شرکت کردند.
یک دهه کار شیفتی باعث پیر شدن سریعتر مغز میشود؛ بر این اساس، افرادی که بیش از 10 سال در مشاغل شیفتی حضور داشتند، در آزمونهای حافظه نتایجی مشابه افراد شش سال بزرگتر از خود را کسب کردند.
محققان همچنین خاطر نشان میکنند که پس از ترک مشاغل شیفتی، پنج سال زمان برای بازیابی عملکرد طبیعی مغز نیاز است.
دکتر «مایکل هستینگ» از محققان آزمایشگاه زیست مولکولی انگلیس تأکید کرد: نتایج این تحقیق برای کمک به بیماران دچار زوال عقل نیز کاربرد دارد، چراکه بسیاری از این افراد از اختلال خواب رنج میبرند و الگوهای خواب آنها مشابه افراد شاغل در مشاغل شیفتی است.
نتایج این پژوهش در مجله Occupational and Environmental Medicine منتشر شد.
مشاور عالی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور گفت: ثبتنام آزمون ورودی دورههای کارشناسیارشد ناپیوسته ۹۴ از ساعت ۲۰ امشب از طریق سایت سنجش آموزش کشور آغاز میشود.
به گزارش پایگاه خبری عقاب نیوز به نقل از تسنیم حسین توکلی مشاور عالی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور گفت: ثبتنام برای شرکت در آزمون ورودی دورههای کارشناسیارشد ناپیوسته سال 1394 و بیستمین المپیاد علمی دانشجویی کشور از ساعت 20 امروز شنبه 17 آبانماه منحصرا از طریق سایت سازمان سنجش آغاز میشود و ساعت 24 روز یکشنبه 25 آبانماه پایان مییابد.
وی افزود: علاقمندان به تحصیل در آزمون ورودی کارشناسیارشد سال 94 ضرورت دارد پس از مطالعه دقیق دفترچه راهنما که از ساعت 18 امروز بر روی سایت سازمان سنجش آموزش کشور قرار میگیرد و تهیه مدارک و اطلاعات مورد نیاز، ضمن اطلاع از شرایط عمومی و اختصاصی نسبت به ثبتنام در آزمون مذکور اقدام کند.
مشاور عالی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور تصریح کرد: با توجه به اینکه پرداخت وجه ثبتنام از طریق کارتهای بانکی عضو شتاب امکانپذیر است، لازم است داوطلبان با مراجعه به سایت سازمان سنجش و پرداخت مبلغ 250 هزار ریال به عنوان وجه ثبتنام از طریق کارتهای بانکی عضو شبکه شتاب که پرداخت الکترونیکی آنها فعال است، نسبت به ثبتنام اقدام کنند.
توکلی افزود: نظر به اینکه هر داوطلب در صورت علاقه علاوه بر کد رشته امتحانی اصلی خود(کد رشته امتحانی اول) از میان 67 کد رشته امتحانی که در دفترچه راهنما به عنوان کد رشته امتحانی شناور درج شده، میتوانند نسبت به ثبت کد رشته امتحانی دوم نیز اقدام کند، لذا ضرورت دارد این دسته از داوطلبان کد رشته امتحانی دوم را نیز در بند مربوط در تقاضانامه درج کنند و برای رشته امتحانی دوم یک کارت اعتباری دیگر به مبلغ 250 هزار ریال علاوه بر کارت اعتباری اول خریداری کنند.
وی یادآور شد: داوطلبانی که علاقمند به شرکت در گزینش رشتههای تحصیلی دانشگاه پیامنور و مؤسسات آموزش عالی غیردولتی و غیرانتفاعی نیز هستند، علاوه بر پرداخت مبالغ ثبتنام، نسبت به پرداخت مبلغ 80 هزار ریال دیگر نیز برای دورههای مذکور پرداخت و این علاقمندی را در فرم تقاضانامه خود درج کنند.
مشاور عالی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور اضافه کرد: کارت شرکت در آزمون کارشناسیارشد سال 94 از روز یکشنبه 12 بهمنماه تا روز سهشنبه 14 بهمن توزیع میشود و داوطلبان با مراجعه به پایگاه اینترنتی سازمان سنجش آموزش کشور میتوانند نسبت به تهیه پرینت کارت و راهنمای شرکت در آزمون اقدام کنند.
توکلی در پایان گفت: براساس برنامه زمانی پیشبینی شده آزمون کارشناسیارشد سال 94 در صبح و بعد از ظهر روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه 15، 16 و 17 بهمنماه 93 برگزار میشود.
وی افزود: تاریخ اجرای این ابلاغیه، پس از نصب تابلوهای حداکثر سرعت مجاز (توسط معاونت اجرایی سازمان حمل و نقل ترافیک) با هماهنگی پلیس راهور تهران بزرگ به زودی به اطلاع شهروندان خواهد رسید.
سرهنگ جهانی همچنین گفت: در صورت نیاز به کاهش سرعت در مکانهای مورد نیاز با توجه به طرح هندسی بزرگراهها با استفاده از علایم راهنمایی و رانندگی افقی و عمودی در سطح شهر و بزرگراهها اطلاع رسانی میشود.
ردیف |
نام بزرگراه |
حداکثر سرعت مجاز مصوب (کیلومتر در ساعت) |
ملاحظات |
1 |
بزرگراه شهید صدر |
80 |
----- |
2 |
بزرگراه شهید بابایی |
100 |
----- |
3 |
بزرگراه نیایش |
90 |
----- |
4 |
بزرگراه شهید همت |
90 |
------ |
5 |
بزرگراه شهید زین الدین |
90 |
----- |
6 |
بزرگراه شهید خرازی |
100 |
----- |
7 |
بزرگراه شهید حکیم |
80 |
(حداکثر سرعت در تونل 60 کیلومتر در ساعت) 0 |
8 |
بزرگراه (آزادراه) شهید فهمیده |
100 |
---- |
9 |
بزرگراه آزادگان |
90 |
(از سه راه افسریه تا تقاطع غیر همسطح شهید خرازی) |
در این تصویر که مربوط به یکی از هواپیماهای ایرلاین ... است، خلبان در حال کشیدن سیگار دیده می شود و مشخص نیست این کار از نظر قانونی دارای ایراد است یا نه.
مشاور عالی سازمان سنجش آموزش کشور زمان ثبتنام آزمون نیمه متمرکز دکتری دانشگاهها را اعلام کرد.
دکتر حسین توکلی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا اظهار کرد: ثبتنام داوطلبان آزمون ورودی دوره دکتری (PHD) نیمه متمرکز سال 94 از یکشنبه شانزدهم آذر ماه از طریق پایگاه اینترنتی سازمان سنجش به نشانی www.sanjesh.org آغاز میشود و تا روز یکشنبه 23 آذر ماه ادامه دارد.
وی افزود: آزمون دکتری سال 94 روز جمعه 15 اسفند برگزار میشود.
باشگاه خبرنگاران: مدیر کل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور با اشاره به ممنوعیت برخی اسامی برای نامگذاری افراد گفت: انتخاب نام با اعلام کننده است و به موجب ماده ۲۰ قانون ثبت احوال و تبصرههای آن انتخاب نامهایی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی بوده و همچنین عناوین و القاب و نامهای زننده و یا نامتناسب با جنس ممنوع است.
اسماعیلی تصریح کرد: تشخیص نامهای ممنوع با شورای عالی ثبت احوال بوده و این شورا نمونههای آن را تعیین و به سازمان اعلام میکند.
وی به بخشی از اسامی باور نکردنی افراد که طی سالهای گذشته در ثبت احوال به ثبت رسیده اشاره کرد و گفت: نامهایی از قبیل آفت، عذاب، نوشابه، گشنه، پرتقال، حیاط، پیرزن، قابلمه، پشه، گلابی، بستنی، میر خدا، میرزا، میش، یهودی و....... از جمله مواردی بوده که طی سالهای گذشته به ثبت رسیده و در حال حاضر در ثبت احوال جمع آوری شده و افراد با این نام میتوانند اسم خود را تغییر دهند.
اسماعیلی خاطر نشان کرد: اسامی از قبیل جرج، رزالین، رابرت و...... که ریشه خارجی داشته نیز مورد قبول ثبت احوال نیست و جزء اسامی ممنوعه محسوب میشود.
براین اساس این هواپیما که مربوط به شرکت هواپیمایی امارات است تاکنون به دو مقصد پروازی جده و کویت پرواز داشته و فرودگاه امام خمینی به دلیل حجم بالای مسافرتها میان دبی و تهران به عنوان سومین مقصد پروازی این هواپیما انتخاب شده است.
البته ایرباس پهن پیکر 380 به دلیل شرایط خاص فنی و ابعاد به تجهیزات خاصی برای نشست و برخاست در فرودگاه ها نیاز دارد که وجود این توان فنی بالا در فرودگاه امام موجب تقاضای این ایرلاین برای پرواز ایرباس 380 به ایران شده است.
سخنگوی فرودگاه امام خمینی (ره) با بیان اینکه از ماهها پیش جلسات متعددی با این ایرلاین برای پرواز A380 شده است، گفت: تعداد بالای پروازهای بین المللی ایرانیان موجب شده که این شرکت هواپیمایی تمایل به جابجایی حجم بیشتری از مسافران داشته باشد به همین منظور این ایرباس برای پرواز به ایران انتخاب شده است.
او با بیان اینکه خوشبختانه توان فنی بالایی در فرودگاه امام (ره) وجود دارد، گفت: تمامی پروازهای فرودگاه با برنامه ریزیهای قبلی انجام میشود و نشست و برخاست A380 نمی تواند خللی در کار فرودگاه بوجود بیاورد.
علی کاشانی گفت: ظرفیت مسافری این هواپیما برای پرواز به ایران تکمیل شده و بطور حتم در بازگشت از ایران هم تمامی بلیت های این پرواز فروخته شده است که یکی از دلایل پرواز این هواپیما به ایران است.
براساس این گزارش ایرباس 380 بزرگترین هواپیمای مسافربری جهان است که با گنجایش 555 نفر در سه کلاس و 840 نفر در یک کلاس و با بردی معادل هشت هزار ناتیکال مایل بدون توقف، برای نخستین بار در آوریل ۲۰۰۵ به پرواز در آمد. این هواپیما در سال 2002 وارد مرحله تولید شد و تولید اولین نمونه تجاری هواپیمای ایرباس A380 از ماه مه سال 2004 آغاز شده است. گفتنی است؛ قیمت تخمینی این هواپیما در سال 2006، 296 تا 316 میلیون دلار بوده است.
عضو کمیسیون حقوقی مجلس گفت: سند نیروی انتظامی برای خودرو رسمی است و نیاز به ثبت در دفاتر اسناد رسمی ندارد.
به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از روابط عمومی برنامه مناظره ،علیرضا طباطبایی نائینی، عضو کمیسیون حقوق مجلس شورای اسلامی گفت: به موجب قانون اموال منقول نیازی به داشتن سند ندارند و خودرو نیز جزو این اموال محسوب شده و بالذات نیاز به داشتن سند نیست.
وی اظهار کرد: به دلیل برخی مسائل، الزاماتی برای ثبت خودرو و پلاکدار شدن آن تعیین شده تا رانندگان به مقررات رانندگی مقید باشند.
طباطبایی نائینی با بیان اینکه ماده 29 قانون تصریح کرد که خودروها باید دارای سند رسمی باشند، تصریح کرد: این اسناد در دفاتر رسمی یا در ادارات دولتی از جمله نیروی انتظامی قابلیت تنظیم را دارند.
عضو کمیسیون حقوقی مجلس ادامه داد: محل مناقشه در این موضوعه آنجاست که مردم پس از مراجعه به مراکز تعویض پلاک، ضرورتی به مراجعه به دفاتر اسناد رسمی ندارند لذا مراجعه مردم به دو سازمان و پرداخت هزینه به هر یک از آنها ایجاد مزاحمت برای مردم میکند و سند نیروی انتظامی یک سند رسمی است.
دفتر مقام معظم رهبری در پایان دوران بستری رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیمارستان و سلامتی و بهبود کامل ایشان با صدور اطلاعیهای، مراتب تشکر و سپاس خود را از عموم ملت شریف و انقلابی ایران، علما، شخصیتها و مسئولان داخلی و خارجی اعلام و تأکید کرد: این ابراز احساسات صادقانه و خالصانه جلوههای پرشکوه و وصفناپذیر دیگری از دلدادگی به انقـلاب اسلامی و رهبری معظم و معزز آن را به نمایش گذاشت.
متن اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
در پی بستری شدن رهبر معظم انقلاب اسلامی مدظلهالعالی در بیمارستان برای انجام عمل جراحی، ملت مؤمن و شریف و انقلابی ایران اسلامی در گوشه و کنار کشور با دعا و نیایشهای صادقانه و خالصانه و برگزاری مراسم توسل و پیامهای فراوان و پرشور و آکنده از مهر و بزرگواری خود جلوههای پرشکوه و وصفناپذیر دیگری از دلدادگی به انقـلاب اسلامی و رهبری معظم و معزز آن، به نمایش گذاشتند.
اکنون که به برکت ادعیهی خالصانه ملت و صالحان و اخیار، معظمله با سلامتی کامل بیمارستان را ترک کردهاند جبهه سپاس به پیشگاه حضرت احدیت جلّوعلا میسائیم و از عموم ملت مؤمن و قدرشناس ایران اسلامی به ویژه از مراجع عالیقدر، علما و فضلای گرانقدر، رؤسای محترم قوای سهگانه و رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام و سایر مقامات و مسئولان لشکری و کشوری، مجموعههای سیاسی و روحانی و تشکلهای دانشجوئی و انقلابی، خانواده معظم شهیدان و ایثارگران، دانشگاهیان، فرهنگیان، هنرمندان، ورزشکاران و سایر اقشار که با حضور در بیمارستان و یا اعزام نماینده و یا با ارسال پیامهای محبتآمیز اظهار لطف کردند و یا ابراز علاقه برای حضور در بیمارستان نمودند، همچنین از رهبران نهضتهای مقاومت اسلامی خصوصاً دبیرکل محترم حزبالله لبنان و سران و مسئولان کشورها که با ارسال پیام از بهبودی و سلامتی رهبر انقلاب اسلامی اظهار خرسندی کردند، و سایر علاقمندان به انقلاب و نظام اسلامی در خارج از کشور صمیمانه تشکر و سپاسگزاری میکنیم.
در پایان شایسته است از مجموعه درمانی شامل پزشکان و جراحان و پرستاران و سایر کارکنان بیمارستان که در این مدت با اقدامات خود توانستند این کار را به احسن وجه به انجام رسانده و از ملت شریف ایران رفع نگرانی کنند صمیمانه تشکر کرده و از خداوند متعال عزت و سربلندی و تداوم توفیقات ملت بزرگ ایران اسلامی را مسئلت میکنیم.
دفتر مقام معظم رهبری
24 شهریور 1393
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی ناجا از توسعه سامانه کنترل هوشمند ترافیک خبر داد.
سردار اسکندر مومنی در مراسم افتتاح سامانه کنترل هوشمند ترافیک که با حضور معاون وزیر راه و رئیس سازمان امداد و نجات برگزار شد، گفت: این طرح در راستای تفاهم نامه مشترک میان پلیس راهور و سازمان راهداری انجام شد و بر اساس آن 3800 کیلومتر دیگر از جادههای کشور تحت پوشش قرار گرفتند.
وی در توضیح ویژگیهای این سامانه اظهارکرد: در این سامانه، اطلاعات به محض ثبت تخلف، برای صاحب پلاک از طریق پیامک ارسال میشود و در پیامکی دیگر نیز مبلغ جریمه و نحوه پرداخت الکترونیکی آن اطلاع رسانی خواهد شد.
مومنی با بیان اینکه در این طرح 192 دستگاه دوربین ثبت تخلفات در معابر نصب شده است، گفت: با احتساب 204 دوربینی که قبلا در معابر داشتیم، تعداد این دوربینها به 396 دستگاه رسید.
وی با بیان اینکه این طرح در ادامه برنامه ریزیها برای کاهش 30 تا 40 درصدی سوانح رانندگی است، گفت: برای رسیدن به این منظور یکی از بخشها توسعه سیستمهای کنترل جادهای است.
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی با بیان اینکه تا سال آینده 30 هزار کیلومتر از جادههای کشور تحت پوشش سیستم هوشمند قرار خواهند گرفت، گفت: باید از ظرفیت تمامی دستگاهها استفاده کنیم و از طیفهای مختلف برای کاهش خسارات رانندگی بهره ببریم.
وی با اشاره به ایام تعطیلات عید فطر خاطر نشان کرد: در این ایام دوربینهای پلیس راهور تردد 60 دستگاه خودرو را ثبت کردهاند.
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی با بیان اینکه مشابه این طرح نیز طی یکی دو ماه آینده در معابر درون شهری نیز اجرایی خواهد شد، گفت: فعلا مشغول آماده سازی زیر ساختها هستیم، اما پس از اجرایی شدن، تخلفات در معابر شهری نیز به شکل آنلاین و از طریق ارسال پیامک به اطلاع مالکان میرسد.
نتایج نهایی کنکور سراسری سال 93 فردا سه شنبه اعلام میشود.
به گزارش خبرنگار دانشگاهی ایسنا، دکتر ابراهیم خدایی رییس سازمان سنجش آموزش کشور روز دوشنبه در یک نشست خبری با اعلام این خبر، گفت: نتایج نهایی آزمون سراسری دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی کشور از جمله آزاد، دولتی، پیامنور و ... فردا صبح از طریق سایت سازمان سنجش به نشانی http://sanjesh.org/ اعلام میشود.
حشرات گرچه در نگاه اول ممکن است برای انسان بیخطر باشند،ولی در عین حال شیوههای غلط مبارزه با این حشرات باعث شده تا این حشرات به شکل غیرمستقیم و از طریق افزایش بیماریهای خطرناکی چون سرطان و MS، به تهدیدی جدی برای انسان بدل شوند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، حشرات گرچه درنگاه اول، ممکن است برای انسان، بی خطر باشند و بیشترین تهدیدشان درباره محصولات کشاورزی باشد، اما در عین حال، شیوه های غلط مبارزه با این حشرات زمینه ای فراهم کرده تا این حشرات، غیر مستقیم و با افزایش بیماری های خطرناکی چون «سرطان» و «ام اس»، به تهدیدی جدی برای انسان بدل شوند.
هنوز یک هفته از تذکر و هشدار در صحن شورای شهر درباره افزایش نگران کننده شمار موشها در تهران، و اعلام رقم 50 میلیونی خانواده این جانور موذی و انتقاد درباره نحوه مبارزه با این موجود نمی گذرد که خبری دیگر از جانوران موذی، موشها را دست کم برای مدتی به حاشیه برد.
خبر به افزایش غیرعادی نوعی مگس در برخی مناطق تهران، از جمله خیابان و میدان فاطمی، اشاره دارد که زمینه کلافه کردن مردم این مناطق و حتی رهگذران را فراهم کرده است.
به این ترتیب، شایعه هجوم حشرات موذی به پایتخت صحت دارد.
پرداخت بیمه هر کارمندی بیش از هرچیزی موجبات آسایش فکری برای رفاه در دوران پایان کار است.اما گویا قرار است هربار با انتشار خبری در این مورد خاطر کارمندانی را که به امید این آسایش هستند؛ آزرده و نگران شوند.
روزنامه صبحگاهی ˈابتکارˈ در شماره روز یکشنبه خود به بخشنامه ای اشاره کرده است که بر اساس آن حقوق بازنشستگان دولت تا 50 درصد کاهش خواهد یافت. و این در حالی است که ده ها سال است کارمندان دولت و قشر حقوق بگیر سال به سال از قدرت خرید و توان اقتصادی کمتری برخوردار می شوند و تا کنون هیچ چاره ای برای خروج از این بحران اندیشیده و اجرایی نشده است.
ابتکار می نویسد: در مقررات تصریح شده در حکم کارگزینی کارمندان دولت عینا آمده است: «ماهانه از کلیه حقوق و سایر فوق العاده های پرداختی شما 7 درصد به عنوان حق بیمه کسر و به صندوق تامین اجتماعی واریز می گردد.»
با توجه به مقررات این سازمان، هنگام بازنشستگی چون هرگونه دریافتی کارمند که به موجب قانون مبنای محاسبه کسور قرار گرفته باشد، در معدل دو سال آخر حقوق بازنشستگی و همچنین در پاداش سنوات خدمت کارمند تاثیر دارد. ولی با ابلاغ بخشنامه جدید، کارمند حتی در صورت پرداخت کامل 28 سال کسورات مرتبط، به علت قطع آن در دوسال آخر، ناگهان با کاهش حقوق خود تا مرز 50 درصد مواجه خواهد شد.
ابطال بخشنامه دولت دهم، سبب شد که پس از حدود دو سال توقف پرداختی کسر بیمه از اضافه کاری، تامین اجتماعی سازمان های مشمول را مکلف کند مبالغ پرداخت نشده کسور اضافه کاری ناشی از اجرای بخشنامه باطل شده را دوباره واریز کنند که تمام و کمال پرداخت شد، ولی اکنون این دور باطل با بخشنامه امضا شده توسط آقای عسگری آزاد در حال تکرار شدن است و سبب نگرانی بسیار کارمندان شده که باید در دولت تدبیر و امید شاهد دوران تیره روزی بازنشستگی خود باشند.
این بخشنامه مشابه همان بخشنامه باطل شده دولت دهم در سال 88 است که در دولت یازدهم تکرار شده است.به گزارش انتخاب بخشنامه جدید که مشابه آن در دولت دهم به دلیل مخالفت دیوان عدالت اداری و نمایندگان مجلس لغو شد، حقوق مسلم کارکنان دولت را آشکارا نادیده گرفته است که سال ها و تا مرز بازنشستگی (30سال) کسورات متعلقه را براساس قوانین این سازمان پرداخت کرده اند.
آقای عسگری آزاد این بخشنامه را استنتاجی و برداشتی صادر کرده و در مقام تفسیر مفاد ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه، نتیجه گرفته که کسر حق بیمه از فوق العاده اضافه کار کارمندان مشترک صندوق تامین اجتماعی شاغل در دستگاه های مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز نمی باشد، که ناقض اصل 73 قانون اساسی می باشد که در آن آمده است: «شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است».
به استناد این اصل از قانون اساسی، شورای توسعه مدیریت اساساً صلاحیت تفسیر قانون و ابلاغ بخشنامه مطابق با نظریه تفسیری خود را ندارد.
به گزارش انتخاب؛ معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهوری طی بخشنامه شماره 5271/93/200 مورخ 17/4/1393، مصوبه مورخ 25/01/1393 شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی را به کلیه دستگاه های اجرایی مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری ابلاغ نمود که به موجب آن کسر حق بیمه از فوق العاده اضافه کار کارمندان مشترک صندوق تامین اجتماعی شاغل در دستگاه های مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری مجاز نمی باشد.
صدور بخشنامه معاونت نیروی انسانی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری که توسط محمود عسگری آزاد جانشین محمدباقر نوبخت معاون رییس جمهوری امضا شده است، سبب تیره روزی بی سابقه دوران بازنشستگی 600 هزار کارمند و خانواده آنان می شود.
همچنین این بخشنامه مغایر مفاد ابتدای ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه است که در آن آمده است: آن دسته از کارکنان دستگاه ها که مشمول قانون تأمین اجتماعی می باشند از هر جهت از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایا نیز تابع قانون مذکور و اصلاحات آن می شوند.
اکنون کاملا روشن است که برداشت شورای توسعه مدیریت از این ماده به کلی در تعارض با متن مصرح ماده مذکور در این زمینه است. چرا که در ماده 59 به صراحت کارکنان دستگاه های اجرایی مشمول قانون تامین اجتماعی را از هر جهت از جمله شرایط بازنشستگی و سایر مزایا، تابع قانون تامین اجتماعی می داند.
قید عبارت «از هر جهت» توسط قانون گذار مطلق است، یعنی اینکه در همه زمینه ها و در همه جهات با کارمندان دولت تابع صندوق تامین اجتماعی باید مطابق قانون تامین اجتماعی رفتار شود.کما اینکه سازمان تامین اجتماعی نیز بعد از تصویب مفاد ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه، عملاً کارکنان مشمول آن صندوق شاغل در دستگاه های اجرایی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری را بر اساس مقررات خود بازنشسته می کند و نه بر اساس مقررات ماده 103 قانون مدیریت خدمات کشوری که طی بخشنامه ای به همه دستگاه های اجرایی ابلاغ شده است.
توضیح دیگر اینکه بر اساس مفاد مواد مذکور «کارفرمایان موظفند از کلیه وجوه و مزایای نقدی و غیرنقدی مستمر که در مقابل کار به بیمه شده داده می شود، حق بیمه مقرر را کسر و به اضافه سهم خود به سازمان پرداخت نمایند.»
بنابراین مطابق ماده 30 و بند 5 ماده 2، فوق العاده اضافه کاری کارمندان مشمول صندوق تامین اجتماعی مشمول کسور بازنشستگی بوده و از این جهت نیز بخشنامه شورای توسعه مدیریت مغایر با مفاد قانون مذکور می باشد.همچنین با عنایت به اینکه سازمان تامین اجتماعی طی سالیان متمادی در چارچوب قانون از فوق العاده اضافه کاری کارکنان دولت مشمول آن صندوق، کسور بازنشستگی کسر نموده، لذا بر اساس مفاد تبصره 3 ماده 3 قانون مذکور، عملاً و قانوناً نمی توان با صدور یک بخشنامه تعهدات قانونی سازمان تامین اجتماعی در قبال کارکنان دولت را منتفی اعلام کرد.
مغایرت با رای دیوان عدالت اداری
بخشنامه شورای توسعه مدیریت همچنین با مفاد بند «ج» رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 778 الی 838 مورخ 07/11/1392 تعارض دارد. زیرا رای دیوان عدالت اداری، بعد از تاریخ 01/01/1390 (تاریخ تصویب قانون برنامه پنجم توسعه و ماده 59 آن) فوق العاده اضافه کاری کسر شده از حقوق و مزایای کارکنان مشمول را در پرداخت پاداش پایان خدمت آنان قابل احتساب دانسته است. (نقل از روزنامه رسمی شماره 20107 مورخ 22/12/1392)
مغایرت مهم دیگر
از سوی دیگر شورای حقوقی دیوان محاسبات کشور در پاسخ به استعلام مدیر امور اداری و کارکنان شرکت مدیریت منابع آب ایران با استناد به مفاد صدر ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه اعلام کرده که «می بایست از فوق العاده اضافه کار کارمندان مشمول صندوق تامین اجتماعی دستگاه های دولتی، کسور قانونی مربوط کسر و در محاسبه پرداخت حقوق بازنشستگی آنان منظور گردد.»
در قسمتی از بند 1 بخشنامه شماره 5271/93/200 مورخ 17/4/93 آمده است: «در ماده 59 قانون برنامه پنجم توسعه در مورد کسر حق بیمه از اضافه کار کارمندان مورد نظر، حکم صریحی وجود ندارد و بالعکس مفهوم مخالف حکم مقرر در قسمت دوم از این ماده حکایت از استثنای این موضوع از اصلاح حکم مذکور در صدر ماده دارد.»
این قسمت به وضوح نشان می دهد که امضا کننده این بخشنامه در مقام مجلس شورای اسلامی و بر خلاف اصل 73 قانون اساسی به تفسیر توسل جسته است. بخشنامه باطل شده دولت دهم که باز توسط آقای عسگری آزاد امضا شده، با برداشت و تفسیر، اصل 73 قانون اساسی را که تصریح کرده «شرح و تفسیر قوانین عادی در صلاحیت مجلس شورای اسلامی است»، نقض می کند و افزون بر این، ده ها تناقض دیگر با قوانین و مقررات معتبر و جاری عادی کشور دارد.
بخشنامه ای که ناگهان حدود 600 هزار کارمند را در برابر این واقعیت تلخ قرار داده است که باید علی رغم پرداخت تمامی کسورات بر اساس قانون، باید به اجبار یک بخشنامه غیرقانونی از حق و حقوق خود و سال ها پرداختی چشم پوشی کنند و منتظر دوران تیره روزی بازنشستگی با کاهش حدود 50 درصدی حقوق حقه خود باشند که هدیه ای نامبارک برای دوران سالمندی کارمندان دولت خواهد بود.
از جمله شخصیتهای حاضر در این مراسم میتوان به حجت الاسلام دعایی، مجید انصاری، آیت الله محقق داماد، ابوترابی فرد و گودرزی وزیر ورزش، الهام امین زاده، غلامحسن الهام و جمعی از دانشجویان اشاره کرد.
در ادامه این مراسم نماز بر پیکر مرحوم کاتوزیان به امامت آیت الله محقق داماد اقامه شد.
ثابت کردن این رابطه پولی میان مدیران مدارس دولتی و غیردولتی کار پیچیدهای است. آنها نه از خود مدرکی باقی میگذارند و نه حاضر به ارائه اطلاعات میشوند، برخی از مدیران مدارس غیردولتی ضیافتهای شام و ناهار میگیرند و برخی مدیران مدارس دولتی را در این مهمانیها دعوت میکنند و با این توجیه که این رد و بدل دانشآموز به نفع هر دو مدرسه است، دانشآموزان را با هم "تاق" میزنند.
دبیر ستاد بزرگداشت هفته دولت در سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری گفت: به مناسبت هفته دولت، روز سهشنبه 4 شهریور( روز کارمند) بازدید از موزهها برای عموم مردم رایگان است.
به گزارش مهر، امین عارفنیا افزود: در راستای ارائه خدمات رایگان به مردم و براساس مصوبه ستاد بزرگداشت هفته دولت و با موافقت رئیس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، سهشنبه 4 شهریور(روز کارمند) بازدید از موزهها برای عموم مردم رایگان است.
رئیس مرکز روابط عمومی سازمان میراثفرهنگی با اشاره به برگزاری جشنواره شهید رجایی در سازمان در روز سهشنبه، 4 شهریور، تصریح کرد: در این مراسم، گزارش دستاوردها و اقدامات یک ساله سازمان میراث فرهنگی ارائه خواهد شد.
دبیر ستاد بزرگداشت هفته دولت به تقدیر از 33 کارمند برگزیده سازمان اشاره کرد و یادآور شد: سمینار تخصصی با هدف ترسیم افقکاری سازمان در برنامه ششم توسعه با حضور رئیس سازمان، فعالان، سرمایه گذاران و اعضای سازمانهای مردم نهاد روز شنبه 8 شهریور برگزار میشود.
عارفنیا با بیان اینکه نمایشگاه دستاوردها و فرصتهای سازمان در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران از 2 تا 8 شهریور برپا میشود، تصریح کرد: رئیس سازمان میراثفرهنگی در یکی از روزهای هفته دولت در نشستی خبری سیاستها و چشمانداز سازمان در افق 1396 را تبیین و به پرسشهای خبرنگاران پاسخ میدهد.
رئیس مرکز روابط عمومی سازمان ادامه داد: همزمان با هفته دولت معاونین سازمان با سفر به استانها و افتتاح پروژهها، در نشست با فعالان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، رویکردها، برنامهها و سیاستهای سازمان را تبیین خواهند کرد.
وی همچنین از انتشار گزارش عملکرد یکساله سازمان خبر داد و افزود: براساس مصوبه ستاد بزرگداشت هفته دولت، خانه تشکلهای مردم نهاد میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری در یکی از خانههای تاریخی تهران راهاندازی و نمایشگاه صنایعدستی و مصنوعات سنتی نیز در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران برپا خواهد شد.
عارفنیا با اشاره به سفرهای استانی رئیس سازمان میراث فرهنگی گفت: به مناسبت هفته دولت، افتتاح پروژههای گردشگری در استانها، رونمایی از سایت اطلاعرسانی و رزرواسیون خانه-مسافر و تالار گفتگوی گردشگری و معرفی یکی از هتلهای دارنده گواهینامه کیفیت استاندارد، از دیگر اقدامات سازمان در هفته دولت خواهد بود.
روزنامه شرق مصاحبه زیر را با پسر خلبان هواپیمای آنتونف که اخیرا سقوط کرد انجام داده است:
پدر همیشه به فکر مردم بود او هشتسال برای دفاع از کشور و مردمش جنگید و وقتی شنیدم او با مهارتی که داشته هواپیمای در حال سقوط را کنترل کرده تا روی منطقه مسکونی سقوط نکند اصلا تعجب نکردم شاید برای دیگران تعجبآور باشد اما برای اعضای خانوادهاش که تفکرات او را در مورد مردم میدانستند اصلا تعجبآور نبود.
پدرتان در دوران جنگ هم حادثهای را تجربه کرده بود؟
پدرم خلبان هواپیمای جنگی بود و در ارتش خدمت میکرد. در طول سالهای جنگ بارها در عملیاتها شرکت کرده بود و همیشه همرزمانش میگفتند چطور هواپیمای آسیبدیده را با مهارت زمین مینشاند. همیشه در مواقع خطر سعی میکرد طوری هواپیما را هدایت کند که تا حد ممکن به کسی آسیبی وارد نشود. پدرم در چند عملیات مهم شرکت کرده بود و افتخارات زیادی داشت اما هیچوقت دوست نداشت درباره کارهایی که کرده صحبت کند و میگفت من از میهنام دفاع کردم و این وظیفه هرایرانی است. او در خلبانی مهارت بسیار زیادی داشت، کسی که بتواند جنگنده افپنج را در حالی که با ضدهوایی عراقیها آسیب شدید دیده بارها و بارها به سلامت بنشاند قطعا مهارت زیادی دارد.
پدرتان از چه زمانی خلبانی هواپیماهای مسافربری را برعهده گرفت؟
خلبان ایزدپناه بعد از بازنشستگی از ارتش همچنان به فعالیت خود ادامه میداد. پدرم عاشق پرواز و مردم بود بارها از او خواستیم دیگر کار را کنار بگذارد و بیشتر برای خانواده وقت بگذارد اما میگفت وقتی میتوانم در قسمتی دیگر به کشورم خدمت کنم چرا نباید این کار را بکنم. همیشه دیگران را به خودش ترجیح میداد حتی زمانی که مشکلی ایجاد میشد بهجای اینکه به فکر خودش باشد اول به دیگران فکر میکرد او یک وطنپرست واقعی بود و همیشه سعی میکرد بدون حاشیه سرباز کشورش باشد.
ظاهرا خواهر شما در آخرین پرواز پدرتان قبل از سقوط همراه او بود در اینباره توضیح میدهید ؟
بله درست است. خواهرم و شوهرش صبح روز حادثه در تهران کاری داشتند و میخواستند با هواپیما به تهران بیایند پدرم گفت خودش هم پرواز دارد.
دو بلیت برای آنها تهیه کرد تا با هم به تهران بیایند وقتی به فرودگاه مهرآباد رسیدند خواهرم منتظر مانده بود تا با پدر خداحافظی کند و بعد برود اما پدرم برای بدرقه مسافران ایستاده و بعد هم به خواهرم گفته بود باید با مسافران خداحافظی کند و او را راهی کرده بود.
چه زمانی در جریان سقوط هواپیما قرار گرفتید؟
یکی از دوستان از فرودگاه با ما تماس گرفت و سراغ پدر را گرفت از سقوط چیزی نگفت اما سوالاتی پرسید که ما مشکوک شدیم میخواست بداند پدرمان با چه هواپیمایی و کی پرواز کرده است وقتی اینطوری صحبت کرد شک کردم بعد خودمان پیگیر شدیم و چند جا تلفن زدیم و متوجه شدیم در تهران هواپیمای پدر سقوط کرده است. خواهرم آن زمان در فرودگاه بود اما با خبر نشده بود تا اینکه ما تماس گرفتیم و موضوع را به او گفتیم.
چه مدتی بود که پدرتان با این نوع هواپیما پرواز میکرد؟
مدت زیادی بود. این هواپیما مثل موم در دستش بود او تسلط زیادی روی هواپیما داشت و به همین خاطر هم در آخرین لحظه وقتی که متوجه شده دیگر سقوط هواپیما قطعی شده است طوری هواپیما را هدایت کرد که در منطقه مسکونی سقوط نکند و به مردم کمتری آسیب برساند اطمینان دارم اگر راهی بود که خودش را فدا کند اما مسافران نجات پیدا کنند حتما این کار را میکرد. پدرم عاشق زندگی و مردم بود. ما دوخواهر و دوبرادر هستیم هیچوقت با ما بدرفتاری نکرد و هیچ خاطره تلخی از او نداریم در این مدت که پدرم را از دست دادم گاهی با خودم میگویم ایکاش یکبار سرم داد میزد ایکاش یکبار با من بدرفتاری میکرد تا به خودم میگفتم یک خاطره بد هم از پدرت داری اما او هیچچیز جز مهر پدری و عشق به ما نداد. یادگاریای که ما از پدرمان داریم و نسبت به او احساس دین میکنیم این است که راه او را در خدمت و مهربانی با مردم ادامه دهیم و همانقدر که او در برابر خدماتی که برای کشور و مردم میکرد بیتوقع بود بیتوقع باشیم. پدرم شاگردان زیادی داشت در این مدت آنها به دیدار ما آمدند و هیچکدام حتی یک خاطره بد هم از پدر نداشتند و در مورد مهارتهای پدر در آموزش میگفتند. او عاشق پرواز بود و در پرواز هم رفت.
بانک مرکزی اعلام کرد: متقاضيان تعيين شعبه شده در سامانه تسهیلات قرض الحسنه ازدواج، حداکثر ظرف 12 روز کاري نسبت به تکميل مدارک خود اقدام کنند.
به گزارش مهر، بانک مرکزی اعلام کرد: بر اساس پيگيري هاي به عمل آمده از بانک هاي عامل جهت تسريع در اعطاي تسهيلات قرضالحسنه ازدواج، تفاهم گرديده است بانک هاي مذکور حداکثر همکاري لازم را در اين رابطه به عمل آورند.
از متقاضيان ثبتنام کننده در سامانه موصوف درخواست ميشود ضمن مراجعه به سامانه يادشده ( با کد رهگيري مربوطه) درصورت تعيين شعبه، حداکثر ظرف 12 روز کاري به شعبه مراجعه و نسبت به تکميل مدارک خود اقدام کنند.
اضافه مينمايد به علت کثرت مراجعه متقاضيان به سامانه ازدواج بعضاً ممکن است سامانه با تاخير در پاسخگويي مواجه شود که متقاضيان ميبايست در زمان هاي متفاوت، نسبت به ثبت نام يا بررسي آخرين وضعيت خود در سامانه اقدام نمايند.
ضمناً از آنجايي که برخي از بانک ها در بعضي استان ها با تراکم ثبت نام متقاضيان مواجه ميباشند، درصورت ثبت نام متقاضي جديد، اعطاي تسهيلات با تأخير چندماهه روبرو خواهد شد. براين اساس بانک هايي که با کثرت متقاضي استاني در صف روبرو هستند، امکان ثبت نام جديد در سامانه را ندارند و متقاضيان جديد بايد از بين بانک هاي فعال در سامانه، نسبت به ثبت نام اقدام نمايند.
از عيد سعيد فطر (تاريخ 1393/5/11) تا پايان روز سه شنبه مورخ 1393/5/14 بالغ بر 11.525 فقره تسهيلات از سوي بانک هاي فعال در سامانه ازدواج به متقاضيان پرداخت شده است.
ثبت نام عمره ۹۴-۹۳ اینترنتی شد
رئیس سازمان حج و زیارت از اعلام اولویتهای عمره ۹۴-۹۳ از اوایل شهریورماه خبر داد و گفت: از ویژگیهای عمره سال ۹۴-۹۳، ثبت نام اینترنتی است که برای اولین بار در سازمان حج و زیارت اتفاق میافتد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، سعید اوحدی در خصوص اعلام زمان اولویتهای عمره امسال نیز اظهار داشت: تلاش بر این است که تا آخر همین ماه شوال و اوایل شهریورماه اولویتهای عمره 94-93 را حتما اعلام کنیم و این امتیازی بزرگ محسوب می شود.
وی اضافه کرد: برداشت ما این است که وقتی اسم زائر را داریم و زائر از 5 سال پیش ثبت نام کرده است، روحانی کاروان مشخص است و سهمیه دفاتر خدمات زیارتی را داریم، هیچ دلیلی ندارد که ما مردم را تا آخرین لحظه منتظر بگذاریم.
رئیس سازمان حج وزیارت تصریح کرد: از ویژگیهای عمره سال 94-93، ثبت نام اینترنتی است که برای اولین بار در سازمان حج و زیارت اتفاق میافتد و زائران می توانند از محل کار یا منزل شان به کمک اینترنت برای ثبت نام اقدام کنند و دیگر نیازی به صف کشیدن جلوی دفاتر زیارتی نیست.
اوحدی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا اعزام ها دهه اول صفر انجام خواهد شد یا خیر خاطرنشان کرد: اعزام عمره دهه اول صفر است و تلاش ما این است که در همین سفر حج تمتع با وزیر حج عربستان این موضوع را قطعی کنیم تا اعزامها دهه اول صفر اتفاق بیافتد.
وی همچنین در باره حج تمتع نیز یادآور شد: در این حوزه نیز طوری برنامه ریختیم که برنامهریزی حج سال بعد را قبل از موسم حج امسال ببندیم، این به منزله این است که شاید 5 ماه نسبت به سنوات گذشته در زمینه حج تمتع جلو باشیم.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، پاسدار وظيفه شهيد عبد النبى یحيائى در سال ١٣۴٢ در انارستان از توابع دشتستان متولد شد. از نوجوانى به کشاورزی و دامدارى پرداخت و سپس به همراه خانواده به تنگ ارم مهاجرت نمود. او مؤذن و نوحه خوان محل بود. براى دفاع از اسلام به جبهه عزیمت کرد. در مرحله بعد که به عضویت سپاه درآمده بود مجدداً به جبهه رفت و در عمليات والفجر٢ در منطقه حاج عمران عراق به شهادت رسيد و در گلزار شهداى تنگ امر دشتستان به خاك سپرده شد. آنچه پیش رو دارید ماجرای کرامتی است از این شهید:......
بقیه در ادامه مطلب..
زائران بیتالله الحرام از این پس در صورت حمل و نگهداری حتی یک گرم مواد مخدر، برای مدت پنج سال ممنوعالخروج شده و گذرنامه آنها باطل خواهد شد.
به گزارش ایرنا، حسین ذبحی، معاون قضایی دادستان کل کشور در مورد وضعیت زائرین بیتالله الحرام در سال 93 و 92 گفت: در دوره عملیات عمره مفرده گذشته از تاریخ 26 /9/ 92 تا 5 /4 /93 به دلیل همکاری و هماهنگیهای خوب دستگاههای مقابله و ستاد مبارزه با مواد مخدر، سازمان حج و زیارت، پلیس فرودگاهها و موادمخدر و مراجع قضایی ایستگاههای پروازی حجاج کشور و دادستانی کل کشور، موفقیتهای چشمگیری در کنترل حجاج و جلوگیری از خروج مواد به عربستان حاصل شد تا آنجا که حتی یک زائر ایرانی از طرف پلیس عربستان به جرم حمل موادمخدر دستگیر نشد. از طریق دادستانی کل کشور با هماهنگی دادسراهای ایستگاههای پروازی حجاج، ترتیبی اتخاذ شد تا در ایام حج، قضات کشیک دادسرا در فرودگاهها استقرار یابند و بهطور شبانهروزی و فوری به پروندههای مربوط رسیدگی کنند.
ذبحی ادامه داد: گذرنامه زائرانی که مبادرت به جاسازی، اخفا و حمل موادمخدر کردند و دستگیر شدند، اخذ و ضمن محکومیت به مجازات، به ابطال گذرنامه ممنوعالخروجی از کشور محکوم شدهاند و در طول مدتزمان ممنوعالخروجی، قادر به سفر خارجی و خروج از کشور نیستند.
معاون قضایی دادستان کل کشور ادامه داد: در دوره عملیات عمره مفرده مزبور، تعداد 799 هزار و 628 زائر از 20 ایستگاه پروازی به سرزمین وحی مشرف شدند. به گفته ذبحی، متاسفانه علیرغم تذکرات و هشدارها، تعداد 1507 زائر به جرم اخفا و حمل و نگهداری انواع مخدر مانند تریاک، شیره، سوخته، شیشه و قرص متادون دستگیر و در مجموع از آنها 8167 گرم مواد و 7924 عدد قرص متادون کشف شد که تحت پیگرد قضایی، اعمال مجازات یا ممنوعالخروج شدند.
معاون قضایی دادستان کل کشور، بالاترین آمار دستگیریها را مربوط به مشهد با 313 نفر، ساری با 261 نفر، تهران با 276 نفر، اصفهان با 220 نفر و کمترین آمار دستگیریها را مربوط شهرهای زنجان با دو مورد، بندرعباس با سه مورد و اهواز با پنج مورد عنوان کرد و افزود: شهرهای بوشهر و اردبیل نیز کشف و دستگیری نداشتهاند.
جاسازی مواد با پیچیدهترین روشها
مجرمان دستگیرشده از پیچیدهترین روشها برای جاسازی مواد مانند شبیهسازی 10 عدد قرص متادون به صورت دکمههای پیراهن، پشت یقه ژاکت، کپسول دارو، قوطی قرص، بیسکویت، داخل نان خشک، تخمه، شکلات، چرخ ساک، چرخ ویلچر، داخل آلو، مخلوط با قند حبه، صابون، جلد مهر نماز، برس مو، کیسه و لیف حمام، درز البسه، جداره شلوار، اپل پوشاک، تهکفش، پاشنه کفش، دندان مصنوعی، انجیر خشک، چای کیسهای، باتری موبایل، شارژر موبایل، آغشته به جوراب، آغشته به بلوز، کباب، ساعت، عصا، دکمه پالتو و انباری استفاده کردهاند. ذبحی ادامه داد: پلیس فرودگاهها با نظارت و کنترل دقیق و حرفهای موفق به کشف مواد مذکور شده که قابل قدردانی است.
ذبحی ضمن تشکر از هماهنگی خوب و مناسب دستگاههای مقابله و مدیریت قضایی دادسراهای مربوط و تلاش پلیس در توفیقات به دست آمده، یادآور شد: در اجرای ماده 17 قانون مبارزه با موادمخدر که از 14/10/89 شروع شده است، همه کسانی که به هر میزان موادمخدر یا روانگردان مانند شیشه یا پیشسازهای آنها را حمل یا نگهداری کنند یا مرتکب جرم قاچاق مواد مزبور به داخل یا خارج از کشور شوند یا در خارج از کشور قاچاق مواد کنند، برای بار اول به مدت یک تا پنج سال گذرنامهشان ابطال و ممنوعالخروج، و در صورت تکرار به مدت پنج تا 15 سال ممنوعالخروج میشوند. همچنین دادستانی کل کشور طی بخشنامهای خطاب به دادستانهای سراسر کشور به اجرای قانون مزبور تاکید و توصیه کرده است: مردم مراقب اعمال خود و دیگران در این زمینه باشند، اگر حتی یک گرم مواد را حمل یا نگهداری کنند به موجب حکم دادگاه تا پنج سال ممنوعالخروج میشوند و هیچگونه مسافرت خارج از کشور اعم از زیارتی یا سیاحتی برای آنها مقدور نیست.
معتادان برای ترک به مراکز درمانی مجاز مراجعه کنند
معاون قضایی دادستان کل کشور از معتادان خواست شخصا به مراکز درمانی مجاز مراجعه و اقدام به ترک کنند و در صورت عدمترک داوطلبانه یا تجاهر به اعتیاد دستگیر و به مراکز درمان اجباری اعزام میشوند.
ذبحی از مردم خواست در صورت داشتن هرگونه اطلاعات درباره قاچاقچیان مواد مخدر یا محلهای تولید مواد یا تجمع معتادان، مراتب را به دادسرای عمومی و انقلاب محل اطلاع دهند. آنها همچنین میتوانند از طریق سایت دادستانی کل کشور به آدرس www. dadsetani. ir گزارشهای کامل و دقیق خود را به دادستانی کل کشور منعکس کنند تا امکان شناسایی و تعقیب مجرمان فراهم شود.
صندوق کودکان ملل متحد ( یونیسف ) روز سه شنبه از ازدواج اجباری بیش از 700 میلیون زن در جهان خبر داد.
به گزارش انتخاب؛ یونیسف که کنفرانسی را درباره مقابله با ازدوج اجباری زنان در لندن برگزار کرده است، اعلام کرد بیش از 700 میلیون زن در جهان در سن کودکی ازدواج کرده اند.
یونیسف اعلام کرد نخستین کنفرانس ازدواج اجباری با حمایت دیوید کامرون نخست وزیر انگلیس برگزار می شود.
هدف این کنفرانس پایان دادن به ازدواج اجباری زنان است.
بر اساس آمارهای جدید سازمان ملل متحد از بین 700 میلیون زن قربانی ازدواج اجباری بیش از یک سوم ( 250 میلیون نفر ) زمانی ازدواج کردند که کمتر از 15 سال سن داشتند.
به گزارش گروه اجتماعی مشرق به نقل از روابط عمومی برج میلاد، برنامه های جشنواره رمضانی برج میلاد با عنوان شادی های حلال از روز چهارشنبه 25 تیر ماه تا روز یکشنبه 29 تیرماه به دلیل شب های قدر و شهادت امیر مومنان حضرت علی (ع) اجرا نمی شود.
براساس این گزارش، جشنواره رمضانی یادمان ملی ایرانیان از روز دوشنبه 30 تیرماه دوباره برای مخاطبان طبق روال سابق اجرا می شود و همه روزه تا پایان ماه مبارک رمضان شهروندان پایتخت می توانند از ساعت 18 تا 2 بامداد به برج میلاد تهران مراجعه کنند.
تا کنون بیش از 400 هزار نفر در ماه مبارک رمضان از برج میلاد تهران بازدید و در برنامه های مختلف برج میلاد تهران شرکت کرده اند.
با توجه به ابلاغیه مرکز آموزشهای کاربردی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، پذیرش در دوره MBA این دانشکده آغاز شد.
دکتر مشایخی، رئیس مرکز آموزشهای کاربردی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران از لزوم اجرای چنین دورههایی در دانشگاه تهران خبر داد و افزود: MBA دوره تحصیلی شناختهشدهای در سطح جهان است که فارغالتحصیلان رشتههای مختلف بهمنظور کسب دانش و مهارتهای لازم برای مدیریت کسبوکارها و رهبری سازمانها دوره تحصیلات تکمیلی خود را در آن میگذرانند و دانشگاه تهران بهعنوان قطب علمی کشور در این زمینه، با بهرهگیری حداکثری از توان علمی موجود و برجستهترین اساتید دانشگاه تهران اقدام به برگزاری دوره عالی MBA بهصورت فشرده و در گرایشهای مختلف نموده است.
دکتر مشایخی تصریح کرد: بدینوسیله به اطلاع كليه متقاضيان ثبتنام و شركت در دوره MBA دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در سال 1393 ميرساند، ثبتنام منحصراً بهصورت اينترنتي از روز سهشنبه مورخ 13/3/93 آغاز میگردد که داوطلبان پس از ثبتنام اولیه در سایت مرکز به نشانی www.utmba.ir دعوت به مصاحبه خواهند شد و ثبتنام داوطلبان مشروط به قبولی در مصاحبه میباشد.
شایانذکر است که این دوره یکساله در 3 ترم برگزار خواهد شد که به دانشآموختگان در پایان دوره گواهینامهای معتبر از دانشکده مدیریت دانشگاه تهران اعطا خواهد شد.
افرادی که در ایام ماه مبارک رمضان اقدام به ثبت نام نماینداز تخفیف 15درصدی برخوردار خواهند گردید.
فرهاد تراش را ديدهايد؟ جايي است در بيستون! ميگويند اين کوه به دست فرهاد کنده شده... واقعا عشق، چه معجزهها ميکند. عشق شيرين، فرهاد را به کندن کوه واميدارد؛ ميگويند: بيستون را عشق کند و شهرتش، فرهاد برد!
به نوشته مردم سالاری، اما عشق هم عشقهاي قديم. اين روزها هيچ کجا فرهاد تيشه به دستي پيدا نميکني که از عشق شيرين، کمر کوه را بشکند و يا مجنوني که از عشق ليلي سر به بيابان بگذارد. روزگاري است غريب... پر از حيله و فريب. عشق، هنوز هم هست، نه که نباشد اما آدمها عاشق جانها نميشوند. عاشق مالها ميشوند. هر که دارايياش از مال و زيبايي بيشتر باشد، بيشتر در معرض عشق ديگران قرار ميگيرد. هر که پولدارتر و زيباتر، دلبرتر!
ماشين مدل بالا و خانه بالاي شهر. ويلا، حساب بانکي، عاشقان سينهچاک، زياد دارند. هر که پشت ماشين مدلبالا نشست خاطرخواه پيدا ميکند. خانه هرکس گرانتر بود عاشقانش بيشتر ميشوند. عاشقاني که يک روز عاشقند و روز بعد فارغ!
اين روزها، يک دل جاي يک عشق نيست. دلها بزرگ نشده اند که آدمهاي زيادي در آنها جا بگيرد، حقير شدهاند. دلها، حيثيت عشق را به بازي گرفتهاند. گرگها که به گله ميزنند، همه را خفه ميکنند بيآنکه قدرت خوردن همه گله را داشته باشند. گرگها فقط حريصند، همين!
اين روزها دلها گرگ شدهاند. حريص و کريه! آنقدر که خيانت، واژه رايج بازار عاشقي شده. بازاري که ديگر داغ نيست.
بياعتمادي بيداد ميکند، چون هرکس، خودش را در وجود ديگري ميبيند. آدمي که بيوفايي کرده، در وجود ديگران بيوفايي را ميجويد و مفتخرانه ميگويد: هيچکس قابل اعتماد نيست. غافل از اينکه فراموش کرده از هر دست بدهي، از همان دست پس ميگيري.
اين روزها تاهل، تعهد نميآورد و آدمها خيلي زود يادشان ميرود که سر سفرهاي که همه چيزش سفيد است با هم پيمان وفاداري بسته بودند.
وفا، در تاريکيهاي پسکوچههاي هوس و خيانت، گم شده و دل بستن، وحشتانگيزترين واژه اين تاريکخانه است. شايد به همين دليل است که... آدمها ماندهاند بيدوست!
بيدوست ماندهاند چون خدا را فراموش کردهاند. يادشان رفته تا روزي که زنده هستند نسبت به کسي که به خودشان وابسته کردند، مسوولند. عشق، باران باطراوتي است که خداوند آن را به کوير خشکيده دلهاي آدميان هديه کرد، يادمان باشد آلودهاش نکنيم.
يادمان باشد خداوند در قرآن به وفاداري تاکيد کرده و فرموده«يا ايهاالذين آمنو، اوفوا بالعقود» «اي کساني که ايمان آورديد به عهدهاي خود وفا کنيد» به قول حافظ شيراز:
وفا کنيم و ملامت کشيم و خوشباشيم
که در طريقت ما کافري است رنجيدن
اين روزها «وفا» حلقه گم شده زنجيره عاشقي است. آدمها خيلي زود از ياد ميبرند عهد و پيمانهايشان را و دلهايشان را تبديل به کاروانسرايي کردهاند که هرکس اجازه ورود به آن را پيدا ميکند. قديمها اما اين طور نبود، عشقهاي قديم هنوز هم شهره خاص و عام هستند. آن روزها آدمها شايد سواد خواندن و نوشتن نداشتند اما سواد زندگي کردن داشتند. آنها خوب ميدانستند که «عشق» قداست دارد. پس قداست عشق را با وفاداري حفظ ميکردند و خوب ميدانستند که از پس عشق زميني، ميتوان به عشق آسماني رسيد و عشق يگانه عاشق هستي، خداي يگانه را درک کرد. همين جاست که کار، سخت ميشود.
که عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکلها!
خيليها آساني اولش را ميطلبند و مرد مشکلهايش نيستند. دشواريهاي عشق که از راه ميرسد جا ميزنند.
انتظار، بيطاقت ميکند، عاشق را يک ثانيه، يک سال ميگذرد و يک سال يک قرن!
چشمانتظاري پيرت ميکند اگر عاشق باشي. اما وعده خداوند اين است... «انالله معالصابرين» «خداوند با صابران است» صبور که باشي، يک روزي، يک جايي، يک جوري جواب صبرت را ميگيري. صبور که باشي خدا را در لحظه لحظه روزهاي سخت انتظار حس ميکني. او هست. هميشه با توست. در کنار تو. نزديکتر از رگ گردن. به وفاداريت که عمل کني او هم به وعدهاش عمل خواهد کرد. خودش گفته«اوفوا بعهدي اوف بعهدکم» «به عهد و پيمان من وفا کنيد تا من نيز به پيمان شما وفا کنم» (بقره 40) و خداوند هيچگاه، هيچگاه خلف وعده نميکند. او هميشه سر قولش ميماند، ما يادمان باشد سر قولهايمان بمانيم.
آنچه ميخوانيد حاصل گفتوگوي «مردمسالاري»با تازهعروس و دامادي است که مزد صبرشان را از خدا گرفتند...
وصال تو ز عمر جاودان به، خداوندا مرا آن ده که آن به
کمي آن سوتر: بر ميگرديم به 21 سال پيش؛ به روزي که داماد قصه ما اميرحسين، 20 ساله است. سربازياش تمام نشده اما هم بازي روزهاي کودکياش، افسانه که حالا پا به روزگار نوجواني گذاشته به همراه خانوادهاش از محله آنها نقل مکان کرده و به جاي ديگري رفته است. افسانه که ميرود دنياي اميرحسين تيره ميشود...
آنچنان که اگر شاعر بود يقينا ميگفت «ولله که شهر، بي تو مرا حبس ميشود» اميرحسين 20 ساله مدتها بود که صداي قلبش را شنيده بود... صداي لطيف عاشق شدنش را.
اما حالا هم بازي روزهاي کودکياش رفته و او را به يک دنيا دلتنگي تنها گذاشته. حيا، مانع ميشود که خودش سراغي از افسانه بگيرد. پس مادر را به خواستگاري ميفرستد. دو همسايه قديمي ديداري تازه ميکنند و پس از مدتي مادر اميرحسين موضوع خواستگاري را مطرح مي کند. افسانه 14 ساله که تازه وارد مقطع دبيرستان شده زمزمههاي جديدي را ميشنود.
در عنفوان نوجواني، ذهنش از شنيدن اين کلمه به هم ميريزد و... ازدواج!
احساسات يک دختر 14 ساله آنقدر لطيف و شکننده است که به تلنگري دژ احساسش فرو ميريزد و دست دلش براي همه رو ميشود. قلب افسانه هم شروع به تپيدن ميکند. اما مادر افسانه معتقد است که سن دخترش به هيچ وجه مناسب ازدواج نيست و به هيچ عنوان رضايتي براي ازدواج افسانه در اين سن ندارد.
اين اولين جلسه خواستگاري اميرحسين از افسانه است که به جواب منفي ختم ميشود. اما عشق اميرحسين، ريشهدارتر از اين حرفهاست که با يک «نه» شنيدن قانع شود. او تصميم ميگيرد براي رسيدن به افسانه، کفش آهنين بپوشد و دست از تلاش برندارد. روزها سپري ميشوند اميرحسين بزرگتر ميشود، افسانه هم! ماجراي خواستگاري اميرحسين از افسانه اما تمامي ندارد. هرسال که ميگذرد اميرحسين بار ديگر خانوادهاش را به خواستگاري افسانه ميفرستد اما بازهم جواب مادر افسانه همان است... هنوز زود است. سالها ميآيند و ميروند، 2 سال 3 سال... 8 سال... 10 سال... 15سال... و اميرحسين هر سال به خواستگاري افسانه ميرود و هر بار جواب يکي است «نه»! تعداد دفعات خواستگاري به بيش از 15 بار ميرسد... هرسال يکبار حالا 15 سال گذشته و خانواده اميرحسين ديگر زير بار نميروند و به پسرشان ميگويند: بيشتر از اين خودت را سنگ روي يخ نکن! او اما عاشق است. روزگار کودکياش را کنار افسانه جا گذاشته و حالا که روزهاي جوانياش به سرعت در گذر است با همان معصوميت دوران کودکي صداي تپشهاي قلب عاشقش را ميشنود. حالا ديگر خانواده خودش هم با او همراهي نميکنند. حق هم دارند غرورشان جريحه دار شده.
اميرحسين قصه ما اما حرفش يکي است... يا افسانه يا هيچکس!
پاي حرفش هم ميايستد. بهاي سنگيني براي حرفش ميدهد... بهايي به نام جواني! گاهي نميشود که نميشود... گاهي هزار دوره دعا بياجابت است... گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود...
و اينبار قرعه به نام او شد. پس از 21 سال. دقيقا يک ماه پيش يعني شب نيمه شعبان اين دو عاشق وفادار پس از 21 سال انتظار، به هم رسيدند. شنيدن قصه اين عشق، از زبان خودشان جذابتر است که در ادامه ميخوانيد...
يک آشنايي کودکانه
گام1: عروس افسانهاي قصه ما تازه يک ماه است که به جمع عروس خانمها پيوسته، او سرانجام پس از 21سال انتظار، نيمه شعبان امسال به آقا داماد عاشق و وفادار جواب «بله» را داد و شد عروس قصه! البته قهرمان قصه آقاي اميرحسين خان غفاري است که نشان عشق و وفاداري را در سينهاش حک کرده. پاي صحبت افسانه حجتي که نشستيم ما را به روزهاي کودکياش برد. به روزگاري که يک دختر بچه 5 ساله بود...
خودش ميگويد: درست وقتي 5 ساله بودم به يک خانه جديد نقل مکان کرديم. صاحب خانه آن خانه جديد پدر اميرحسين بود و ما شديم مستاجر منزل پدر امير آقا، آن روزها بحبوحه جنگ و موشک باران بود. زمان ما بچهها عصرها در کوچه بازي ميکردند و مثل بچههاي آپارتماننشين امروز نبودند. من هم مثل همه بچههاي هم سن و سالم براي بازي به کوچه ميرفتم و خيلي زود با محله جديد و بچه محلها انس گرفتم. روزگار خوش کودکي بود و ما فارغ از دغدغهها و مشکلات بزرگترها، فقط مشغول بازي و شيطنتهاي کودکانه بوديم. قايم موشک و ليلي و دوچرخه سواري و گرگم به هوا... فکر ميکنم همه بچههاي هم نسل ما از اين بازيها خاطرههاي شيرين دارند. افسانه حجتي در ادامه گفت: در اوج روزگار پاک کودکي، اميرحسين هم بازي من بود. آن روزها هر کدام از بچههاي محل يک دوچرخه کوچک داشتند و عصرها، کوچه پر از دوچرخههاي رنگي ميشد. من صاحب يکي از دوچرخهها بودم... اميرحسين هم! روزها ميگذشت و ما دوران کودکي را سپري ميکرديم. کمکم وارد مدرسه شدم و بعد مقطع ابتدايي را پشت سر گذاشتم و وارد مقطع راهنمايي شدم. 10 سالي گذشت و ما هنوز مستاجر منزل پدر اميرآقا در شهرري بوديم. تا اينکه من مقطع راهنمايي را تمام کردم و وارد دبيرستان شدم. آن سال ما از آنجا نقل مکان کرديم و به محله ستارخان رفتيم. حالا من يک دختر 14 ساله بودم و امير سرباز بود. تا آن روز ما حتي با هم حرف هم نزده بوديم. تنها چيزي که بين ما رد و بدل ميشد، نگاه بود. فقط همين.
وقتي ما از آن محل رفتيم، يک روز خانواده اميرحسين براي خواستگاري به منزل ما آمدند، من يک دختر 14 ساله بودم و در اوج احساس و عاطفه!
روزي که خانواده اميرحسين به خواستگاري من آمدند با تمام وجود براي اين ازدواج رضايت داشتم اما... افسانه در ادامه گفت: من يک دختر 14 ساله بودم، با يک دنيا روياي کودکانه، عشق من يک عشق پاک کودکانه بود... اولين و آخرين تجربه عاشقيام! اما مادرم معتقد بود که يک دختر کم سن و سال و بيتجربه مثل من آمادگي اداره يک زندگي را ندارد و نميتواند از پس مشکلات زندگي بر آيد. بنابراين به صراحت اعلام کرد که با اميرحسين هيچ مشکلي ندارد اما جوابش براي اين ازدواج منفي است. او افزود: وقتي خانواده اميرآقا از منزل ما رفتند، من ماندم و يک دنيا دلتنگي. اما حجب و حيا مانع ميشد که اعتراض کنم و يا نظرم را به خانوادهام بگويم. بنابراين فقط سکوت کردم و غصههايم را در خودم فرو بردم.
روزها همينطور ميگذشت و من هر روز به اميرحسين علاقمندتر ميشدم. حالا ديگر هيچ راهي براي ديدار او نداشتم چون از محله آنها نقل مکان کرده بوديم. تنها شانسي که داشتم اين بود که منزل مادربزرگم در شهرري بود و نزديک خانه پدر اميرحسين. ما گاهي اوقات به ديدن مادربزرگم ميرفتيم و من تمام راه را دعا ميکردم که امير را در کوچه ببينم... حتي براي چند ثانيه.
گاهي اوقات دعايم اجابت ميشد و ميديدمش... گاهي هم نه!
خلاصه روزهاي سختي بود. من به شدت افت تحصيلي پيدا کرده بودم و لحظاتم به سختي ميگذشت. طي اين سالها اميرآقا چندين بار خانوادهاش را به خواستگاري من فرستاد و هر بار يک جواب از سوي خانواده من شنيد...«نه».
افسانه ميگويد: البته اين جواب من نبود. همه ميدانستند که جواب من مثبت است. بيآن که حرفي از علاقهام به امير آقا زده باشم همه اطرافيانم از نگاهم ميخواندند که چقدر شدت اين علاقه زياد است. سالها گذشت و انگار عادي شده بود که آنها هر سال به خواستگاري بيايند و پاسخ منفي بشنوند. البته هر بار که ميآمدند و ميرفتند براي من يک شکنجه روحي بود. خلاصه دوران دبيرستان به پايان رسيد و زماني که من سال آخر دبيرستان بودم يک روز مادرم گفت که اميرحسين نامزد کرده! شنيدن اين حرف براي من حکم يک صاعقه را داشت. صاعقهاي که تمام وجودم را خشک کرد. البته بعدها فهميدم که اين حرف صحت نداشته و مادرم براي اينکه فکر اميرحسين را از سر من بيرون کند آن را به من گفته.
روزهاي تلخ انتظار
گام 2: افسانه و اميرحسين متعلق به عهد عتيق نيستند. آنها فقط يک دهه جلوتر بودند يعني دهه 50. افسانه متولد سال 58 است و اميرحسين سال 51. با اين حال در اوج عاشقي، روابط پنهاني نداشتند و به قول افسانه نه تلفني با هم حرف ميزدند و نه نامهاي بين آنها رد و بدل ميشد. تمام عشق اين دو جوان از طريق نگاه بود. که آن هم به دليل نقل مکان افسانه به منزل جديد ديگر برايشان امکانپذير نبوده. با اين حال اين عشق پابرجا مانده. در حالي که عشقهاي امروزي با اين همه وسايل ارتباطي به قهقرا ميروند و به سختي ميتوان، عشق واقعي را در بين جوانان امروزي ديد.
افسانه حجتي در ادامه صحبتهايش ميگويد: وقتي مادرم به من گفت که اميرحسين نامزد کرده، فشار زيادي بر من وارد شد به طوري که مريض شدم. اما خيلي زود متوجه شدم که اين مساله صحت ندارد و فقط ميخواستند که حال و هواي اميرحسين را از سر من بيرون کنند. همسايگي خانواده امير با مادربزرگ من کمک زيادي به من ميکرد که خبرهاي درست را کشف کنم.
با اين وجود هيچ وقت روي حرف مادرم حرف نميزدم و در کمال احترام با او رفتار ميکردم.
امير آقا هم در تمام اين مدت وقار و شخصيت خود را حفظ کرد و حتي يکبار هم سر راه مدرسه من نيامد و فقط و فقط براي ابراز علاقهاش، خانوادهاش را چندين و چند بار به خواستگاري من فرستاد.
خانواده آنها که ميآمدند همه چيز در کمال احترام بود، فقط جواب منفي بود، هيچ اساعه ادب و بياحترامي صورت نميگرفت و دو خانواده که همسايههاي قديمي بودند در نهايت احترام با هم رفتار ميکردند. وقتي خانواده غفاري به خواستگاري ميآمدند، اميرحسين بيرون منزل داخل ماشين مينشست و منتظر ميشد تا پدر و مادرش نتيجه خواستگاري را به او بگويند. خلاصه اين مساله هر سال تکرار ميشد و هر سال ما يک سال بزرگتر ميشديم اما همچنان مادرم معتقد بود که ازدواج در سن پايين کار درستي نيست. اين جريان ادامه داشت تا اينکه من 7-26 ساله شدم. تا آن روز حدود 16-15 بار به خواستگاري من آمده بودند.
او افزود: از آن به بعد اما، خانواده غفاري ديگر زير بار نرفتند که به خواستگاري من بيايند. حق هم داشتند. آنها هر سال به خواسته و اصرار پسرشان به خانه ما ميآمدند و جواب رد ميشنيدند. کم نيست که يک خانواده 16-15 سال متوالي به خواستگاري يک دختر بروند و هر بار با يک کلمه مواجه شوند....«نه».
اين شد که ديگر تنها راه ارتباطي ما که خواستگاري سالانه بود هم قطع شد. آن روزها به من خيلي سخت ميگذشت و فشار رواني زيادي بر من وارد ميشد اما هيچ وقت به خودم اجازه ندادم که روي حرف خانوادهام حرف بزنم.
خلاصه وارد دانشگاه شدم و به دليل شرايط روحي که داشتم خيلي دير به دانشگاه رفتم. آن زمان هم فکرم پيش امير آقا بود و هيچ فردي نميتوانست جاي او را در دلم بگيرد.
افسانه ميگويد: البته بايد اعتراف کنم که امير آقا از من وفادارتر بود چون پس از آن که آنها ديگر پا پس کشيدند و به خواستگاري نيامدند، چندين خواستگار به خانه ما آمد و من که ديگر از ازدواج با اميرحسين نااميد شده بودم، به تعدادي از آن خواستگارها جواب مثبت دادم.
وي افزود: اما نميدانم چرا هيچ کدام از خواستگاريها به سرانجام نميرسيد و هر کدام به نحوي به هم ميخورد. تا جايي که يکبار به مادرم گفتم فکر کنم آه امير مرا گرفته که هيچ کدام از مراسمهاي خواستگاري من به ثمر نميرسد.
آن روزها نميدانستم که چه در انتظار من است و از بر هم خوردن خواستگاري گله ميکردم اما بعدها فهميدم که حکمت بر هم خوردن آن چه بوده و مصلحت خداوند بر چه قرار گرفته بود.
اما اميرحسين در طول آن سالها به خواستگاري هيچ دختري نرفته بود و با قاطعيت اعلام کرده بود که يا افسانه يا هيچ کس!
بنابراين در اين ماجرا او از من وفادارتر بود و روي حرفش ماند و غير از من در جلسه خواستگاري با هيچ دختري حاضر نشد. اما من نتوانستم مانند او باشم و از اين بابت او از من خيلي جلوتر است.
روزها گذشت و سالها در پي هم آمدند تا اينکه سال 93 از راه رسيد. گويا زمان سرآمدن انتظار ما امسال بود و حالا ميفهمم که هر چيزي در زمان خود و به درستي انجام ميشود اگر توکلت را به خدا از دست ندهي.
يک وصل شيرين
گام سوم: ميگويند اگر چيزي يا کسي روزي تو باشد، زمين به آسمان برود، آسمان به زمين بيايد، تو به آن خواهي رسيد.
حکايت افسانه و اميرحسين هم همين است. پس از 21 سال و بعد از بالا و پايين شدنهاي فراوان سرانجام نيمه شعبان امسال، خانواده غفاري براي بار آخر به خواستگاري افسانه رفتند و جواب «بله» را از عروس خانم گرفتند. افسانه حجتي، عروس پر ما جراي اين قصه، ما وقع را اينطور تعريف ميکند: از آخرين مراسم خواستگاري ما فقط يک ماه ميگذرد و من هنوز باور ندارم که کابوس انتظار به سر رسيده. فکر ميکنم خواب هستم و تمام اين ماجراها را در خواب ديدهام.
به قول حافظ
«باورم نيست ز بد عهدي ايام هنوز قصه غصه که دردولت يار آخر شد»
او در ادامه ميگويد: شب نيمه شعبان که خانواده امير آقا به خانه ما آمدند خودش هم همراه آنها آمد. تا قبل از آن هيچ وقت وارد خانه نميشد و هميشه دم در داخل ماشين پدرش مينشست. آمد داخل منزل ما اما هيچ حرفي نميزد. انگار او هم مانند من باورش نميشد که روزهاي سخت انتظار در حال پايان است. نوبت رسيد به بحث اصلي مراسم خواستگاري يعني مهريه! مادر من از قبل مهريه را در نظر گرفته بود تا شب خواستگاري به خانواده داماد اعلام کند. اما مادر امير آقا يک جملهاي گفت که جاي هيچ بحثي براي کسي باقي نمانده مادر همسرم شب خواستگاري به خانواده من گفت: مهريه افسانه، جواني بچه من بود که رفت!
آن شب همه چيز با خوبي و خوشي و در کمال آرامش سپري شد و بالاخره ما به هم رسيديم. عروس قصه ما در ادامه گفت: حالا که فکرش را ميکنم ميبينم اين مدت زماني که ما به خاطر عشقمان صبر کرديم، هر دوي ما بزرگ شديم. آنقدر که مشکلات برايمان قابل تحملتر است. روزي که براي اولينبار خانواده غفاري به خواستگاري من آمدند، فقط 14 سال داشتم. اگر مادرم آن زمان به اين وصلت رضايت ميداد و من عروس خانواده غفاري ميشدم حتما عشقمان دچار آسيب ميشد. چون آن موقع من يک عشق کودکانه را در سر ميپروراندم با يک دنيا رويا و خواسته غيرواقعي که حالا مطمئنم اميرحسين از پس آن بر نميآمد.
اما حالا آنقدر سردي و گرمي روزگار را چشيدهام و آنقدر به خاطر اين عشق، صبوري کردهام که حاضر نيستم با خواستههاي خودم حتي اگر بجا و منطقي باشد چهره عشقم را مکدر کنم. حالا از مادرم تشکر ميکنم که مقاومت کرد و نگذاشت من در سن نوجواني و خامي ازدواج کنم. من حالا پختهتر شدهام و آمادگي پذيرش مشکلات زندگي مشترک را دارم در حالي که قبلا اصلا چنين درکي از زندگي نداشتم و خواستههايم آنقدر زياد بود که اگر وارد زندگي ميشدم و همسرم نميتوانست از پس خواستههاي من برآيد ممکن بود مشکلات زيادي در زندگيمان ايجاد شود. اما حالا ميدانم که بايد قدر مرد وفاداري را که 21 سال حاضر نشد نام هيچ دختر ديگري را بر زبان بياورد بدانم.
ميدانم که او به خاطر من خيلي آزار ديد و صبوري کرد و دلم ميخواهد تاجايي که در حد توانم است در زندگي از خواستههايم کوتاه بيايم، تا شايد جبران يکي از روزهايي که به خاطر وفاداري به عشق من سختي کشيد باشد. فقط يکي از آن روزهاي سخت او افزود: روز جشن نامزديمان خيلي از اقوام همسرم، مشتاق بودند که من را زودتر ببينند تا بدانند که اميرحسين به خاطر چه کسي 21 سال صبر کرده.
هر دو ما صبر کرديم و در راه عشقمان سختي کشيديم اما حالا من خوب ميفهمم معني «الله مع الصابرين» چيست؟ من به کساني که شرايطي مشابه شرايط من دارند، توصيه ميکنم در عين وفاداري، صبر را پيشه خود کنند و نتيجه را به خدا واگذار کنند. صبوري که نباشد، حتي کارهاي خوب هم به نتيجه نميرسد. او گفت: من طي اين سالها لحظهبهلحظه خدا را کنار خودم احساس ميکردم. فقط او بودکه از حال دل من خبر داشت و ميدانست که چه روزهاي سختي را ميگذرانم اما هيچ وقت حاضر نشدم روي حرف پدر و مادرم حرف بزنم و رفتار ناشايستي از خودم نشان دهم. ازدواج ما در اوج ناباوري اتفاق افتاد. درست زماني که من کاملا نا اميد شده بودم و فکر ميکردم همه چيز تمام شده. وقتي همه چيز را رها کردم و همه چيز را با تمام وجود به خدا سپردم به طور معجزه آسايي همه چيز درست شد و در کمال ناباوري من و اميرآقا کنار هم قرار گرفتيم.
ساقيا لطف نمودي، قدحت پر مي باد
گام 4: و اما قهرمان قصه ما، اسطوره وفاداري و عشق، اميرحسين غفاري... او متولد سال 1351 است و از وقتي 20 ساله بوده قصد ازدواج داشته. اما بازي روزگار آنقدر او را امتحان کرده که تعداد روزهاي چشمانتظاريش به ماه تبديل شده و ماهها به سال! يک سال، دو سال، 5 سال، 7 سال، 10 سال، 12 سال، 17 سال، 20 سال و 21 سال...
حتي شمردنش هم خستهکننده است. تصورش را بکنيد ثانيههاي يک عاشق چطور سپري ميشده. پاي حرفهايش که نشستيم، آرامش خاصي داشت انگار صبوري اين سالها به جانش نشسته. وقتي از عشقش حرف ميزند به سالها پيش ميرود. به سالهايي که خانوادهاش را به خواستگاري افسانه ميفرستاد و خودش بيرون خانه آنها داخل ماشين به انتظار جواب مينشست. خودش ميگويد: وقتي داخل ماشين منتظر ميماندم که پدر و مادرم از خانه افسانه برگردند، ثانيهها برايم به سختي ميگذشت. آن لحظهها استرس و فشار زيادي را تحمل ميکردم اما انگار يک چيزي ته دلم ميگفت... اين بار هم جوابشان منفي است. وقتي پدر و مادرم از خواستگاري برميگشتند و داخل ماشين مينشستند، نگفته از چهرههايشان ميفهميدم که جواب منفي گرفتهاند. هيچ حرفي بين ما رد و بدل نميشد. فقط با اشاره سر ميپرسيدم نه؟ آنها هم اشاره ميکردند«نه»!
او در ادامه گفت: طي اين سالها خيلي از خانواده افسانه جواب «نه شنيدم و هرکس ميگفت دليل اين همه پافشاري تو چيست فقط يک جواب داشتم... دوست داشتن به دل است نه به دليل!
به همه گفته بودم که اگر حوري بهشتي را هم براي من بياوريد من نميخواهم. من فقط و فقط افسانه را ميخواهم.
اميرحسين غفاري ادامه داد: آن سالها که هنوز خانواده افسانه از محله ما نرفته بودند تمام دلخوشي من اين بود که صبحها وقتي افسانه به مدرسه ميرود خودم را سر کوچه برسانم و از دور او را ببينم. اين کار هر روز من بود. مثل کارمندي که بايد هر روز سر ساعت مشخص کارت حضور بزند.
من هر روز ميرفتم و از دور افسانه را ميديدم و آنقدر شرم و حيا بين ما بود که حتي به هم سلام هم نميکرديم. بعد که افسانه به مدرسه ميرفت، من با کلي انرژي که از ديدار افسانه گرفته بودم دنبال کارم ميرفتم. چند ساعتي به کارهايم ميرسيدم تا اينکه زمان بازگشت افسانه از مدرسه فرا ميرسيد. باز هم هر کاري داشتم کنار ميگذاشتم و خودم را با عجله سر کوچه ميرساندم. تا اينکه افسانه بيايد و رد شود. وقتي او به خانه ميرفت من هم خيالم راحت ميشد و دنبال کارم ميرفتم.
همان ديدار کوتاه و خالي از ارتباط کلامي تا روز بعد مرا شارژ ميکرد، انگار که روحم تازه ميشد. همين منوال ادامه داشت تا اينکه خانواده افسانه از محل ما نقل مکان کردند. وقتي افسانه از محله رفت در و ديوار محل برايم زندان شد... روز سختي بود. آنقدر سخت و دردناک که از يادم نميرود. خوب يادم هست که آن روز من گريه کردم. بعد پيش مادرم رفتم و گفتم که ميخواهم بروم شهرستان، نميتوانم محل را تحمل کنم. آنقدر بيتاب بودم که کسي حريف من نميشد. تا اينکه مادرم قبول کرد به خواستگاري افسانه برود. خواستگاريهاي مکرر ما همانا و جواب منفي شنيدن همان! مادرم بارها و بارها براي اينکه فکر افسانه را از سر من بيرون کند به من گفت: اين همه دختر زيبا و خوب اطرافمان هست بيا يکي از آنها را انتخاب کن تا برايت به خواستگاري بروم. اما حرف من همان بود... يا افسانه يا هيچکس.
او در ادامه گفت: با خودم عهد کرده بودم که اگر افسانه ازدواج کرد تا آخر عمر مجرد بمانم و اگر چنين اتفاقي افتاد، هيچ وقت ازدواج نميکردم. اما در تمام اين سالها حتي لحظهاي اميدم را از دست ندادم و مطمئن بودم که خداوند مرا به افسانه خواهد رساند حتي اگر يک روز از عمرم باقي مانده باشد.
کار ما به جايي رسيد که ديگر خانواده من زير بار خواستگاري رفتن نميرفتند و در تمام آن سالها هم من اميدم را از دست ندادم و با خودم عهد کرده بودم که آنقدر به پاي افسانه صبر ميکنم تا عاقبت يک روزي او خانم خانهام شود. سرانجام لطف خداوند شامل حال ما شد و حالا ما محرم هستيم و آرزوي بزرگ قلبي من که وصال افسانه بود برآورد شده. فقط ميتوانم خداي بزرگ را به خاطر صبري که به من عطا کرد شکر کنم و از اينکه دعاهايم را اجابت کرد يک عمر شاکر باشم و بگويم: ساقيا لطف نمودي، قدحت پر مي باد.
شکایت بسیاری از والدین این است که کودکانشان به حرف آنها گوش نمی کنند. چرا آنها به حرف تان گوش نمی دهند؟ ما در این مطلب می خواهیم به شما آموزش دهیم که چگونه می توانید از این رنج رهایی یابید و کاری کنید که فرزند خردسالتان حرف شما را بشنود و گوش کند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، با راهکار هایی ساده می توان کودکان را آرام کرد و از شیطنت های آن ها جلوگیری به عمل آورد.
1- گفتگو را متوقف کنید
شاید این جمله خیلی برایتان گران باشد اما باید بدانید که میزان صحبت ما والدین با فرزندان مان بسیار زیاد است. یک محقق و روانشناس آمریکایی تعداد جملات رهنمودی و اصلاحی والدین خطاب به فرزندانشان را در شبانه روز شمرد (جملاتی از قبیل لباست را آویزان کن، بشقابت را تمیز کن). تعداد این جملات حدود 200 جمله بود.
واقعا چقدر از این جملات مورد نیاز است؟ با یک بررسی دقیق علمی می توان گفت تنها در حدود 25 درصد. در حقیقت، در یک روز فقط 50 جمله رهنمودی و امری برای بچه ها جذاب و شنیدنی است. البته این خبر خیلی بدی هم نیست، به این شرط که شما این 50 جمله را بشناسید و سعی کنید بیش از آن حرف رهنمودی نداشته باشید.
2- اجازه دهید نتایج طبیعی آشکار شوند
همانطور که گفتیم کمتر حرف بزنید و بیشتر عمل کنید. اگر کودکتان اتاقش را تمیز نمی کند مهم نیست، اجازه دهید که او با پیامد طبیعی داشتن یک اتاق کثیف و بدبو مواجه شوا. اگر لگوها و وسایل بازی اش را جمع نمی کند مهم نیست، آنها را در یک جعبه بریزید و از اتاق او بیرون ببرید و تا مدت معینی آنها را به او ندهید.
3- مدل گوش دادن فعال
بچه ها بیشتر از طریق مشاهده یاد می گیرند، بنابراین به آنها اجازه و فرصت دهید که با رفتارهای الگو مواجه شوند، به همین دلیل والدین نیز باید خود الگویی از یک شنونده خوب باشند اما متاسفانه بسیاری از والدین شنوندگان خوبی نیستند.
آنچه که دیگران می گویند را می شنوند، اما این در حالی است که یک گوش شان را به چیزی که گفته می شود تیز کرده اند و گوش دیگرشان را به چیز دیگری سپرده اند و احتمالا سرشان هم به روی آسمان یا زمین است.
گوش دادن فعال چیزی بیش از شنیدن مکانیکی گوش ها است. در این مدل تمام بدن در خدمت و کار است. در گوش دادن فعال ما نیاز داریم که چیزی بیش از واژه ها را بشنویم و بتوانیم معنای جملات را هم دریابیم و به آن پاسخ دهیم.
4- عشق، عشق، عشق
گاهی اوقات بچه ها برای اینکه به ما پیامی را بدهند به حرف مان گوش نمی کنند. آنها با گوش نکردن به حرف مان به ما یک نکته را می گویند: «تو نمی توانی من را درست کنی و من از ریاست کردن تو خسته شده ام.»
شما باید در بانک عشق به فرزند سپرده گذاری کنید، بنابراین همین الان فرصت خوبی است که آنها را بغل کنید.
5- نجوا کردن
اگر شما همه راه های بالا را امتحان کردید و بچه هایتان هنوز به حرف تان گوش نمی دهند این راه حل را امتحان کنید. بچه ها همیشه به این نتیجه می رسند که سرشان فریاد کشیده می شود. پایین آوردن صدا تا حد یک نجوا دقیقا برخلاف آن چیزی است که آنها انتظار دارند و این منتج به پیامد جدید جالبی برایتان خواهد شد.
از طرف دیگر، موقعی که شما با صدای آرام صحبت می کنید، بچه ها وادار می شوند که برای دقت به آنچه می گویید به شما نزدیکتر شوند. چه چیزی بهتر از این؟ آیا ما دوست نداریم که فرزندمان به ما نزدیکتر شود؟
معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران با تأکید بر سیاست محوری مدیریت شهری پایتخت مبنی بر کمک به جایگزینی وسایل نقلیه برقی به جای بنزینی گفت: به این منظور از ورود و تردد وسایل نقلیهای که از سوخت پاک استفاده می کنند، حمایت می کنیم.
به گزارش سرویس«شهری» ایسنا، سید جعفر تشکری هاشمی افزود: مصرف برق در وسایل نقلیه پاک پایین بوده و مقرون به صرفه است و در این میان، جایگزینی موتورسیکلت های برقی به جای موتورسیکلت های بنزینی راهکار بسیار مناسبی برای کاهش مصرف سوخت از یک سو وحفظ محیط زیست شهری از سوی دیگر است.
وی با اعلام این که آن چه در این میان مهم است و نیاز به همکاری دولت با مدیریت شهری دارد، ارائه تسهیلات لازم به منظور تسهیل در ورود موتورسیکلت های پاک به خیابان های تهران است، تأکید کرد: روند جایگزینی موتورسیکلت های بنزینی با برقی باید با جدیت از سوی دستگاه های متولی دنبال شود و اراده مدیریت شهری به تنهایی کفایت نمی کند.
معاون شهردار تهران با اشاره به این که با توجه به ویژگی های جغرافیایی و توپوگرافیکی پایتخت، موتورسیکلت های برقی که قرار است در این کلان شهر تردد کنند باید از استاندارد و کیفیت بالایی برخوردار باشند، اظهار کرد: موتورسیکلت های برقی به منظور تردد در خیابان های تهران باید از استانداردهای لازم برخوردار بوده و معیارهای مورد نظر را رعایت کرده باشند.
تشکری هاشمی با بیان این که متقاضیان موتورسیکلت های برقی باید از وام کم بهره بهره مند شوند، تصریح کرد: از دیگر تسهیلاتی که به منظور ترغیب و تشویق خریداران موتورسیکلت های برقی پیش بینی شده، امکان شارژ رایگان برق مصرفی موتورسیکلت آن ها از طریق ایستگاه هایی است که در سطح تهران به ویژه در محدوده مرکزی شهر به این منظور راه-اندازی خواهد شد.
وی با تأکید بر این که ورود خودروهای هیبریدی به ناوگان تاکسیرانی، گام بعدی در مسیر توسعه حمل و نقل پاک در پایتخت است، اضافه کرد: با ورود این خودروها به ناوگان تاکسیرانی می توانیم صرفه جویی قابل توجهی در مصرف بنزین داشته باشیم و وزارت نفت از محل این صرفه جویی ها می تواند در بازپرداخت اقساط خودرو به رانندگان تاکسی کمک کند.
معاون شهردار تهران با اشاره به این که صرفه جویی حداقل یک لیتری در مصرف سوخت در هر سفر شهری، از نتایج استفاده از وسایل نقلیه عمومی به جای وسیله نقلیه شخصی است، اظهار کرد: توسعه خطوط اتوبوسرانی تندرو و گسترش خطوط مترو، نقش بسیار مهمی در کاهش مصرف سوخت دارند و به نسبت هر مسافری که در هر سفر از مترو یا اتوبوس به جای وسیله نقلیه شخصی خود استفاده می کند، بیش از یک لیتر در مصرف سوخت صرفه جویی می شود.
تشکری هاشمی با بیان این که روزانه مجموعاً 7 میلیون جابه جایی از طریق اتوبوسرانی و مترو در تهران انجام می-شود، تصریح کرد: با احتساب یک لیتر صرفه جویی در مصرف سوخت در هر سفر شهری، فعالیت ناوگان حمل و نقل عمومی در هر روز 7 میلیون لیتر و در هر هفته 50 میلیون لیتر صرفه جویی را در مصرف سوخت رقم می زند.
وی با تأکید بر این که مدیریت شهری در این دوره بدهی های تمام ادوار مدیریت های شهری و به عبارتی بدهی تاریخ متروی تهران را پرداخته یا بازپرداخت آن ها را تقبل نموده، خاطرنشان کرد: به منظور استفاده از برخی تسهیلات مالی، مجبور شده ایم بدهی های سه دهه گذشته مترو، حتی زمانی که مترو زیر نظر دولت قرار داشت را نیز پرداخت کنیم.
به گزارش ایسنا، پیش فروش بلیت قطارهای مسافری داخلی حد فاصل تاریخ 1393.5.1 تا 1393.5.31 از ساعت 8:30 روز چهارشنبه، 1393.4.25 آغاز می شود.
براساس این گزارش؛ طبق برنامه زمان بندی صورت گرفته فروش بلیت قطارهای مسافری بینالمللی نیز از روز سه شنبه 1393.5.24 شروع می شود ومتقاضیان می توانند از طریق مراجعه به سایت اینترنتی http://ticket.raja.ir و آژانسهای مسافرتی دارای مجوز به تهیه بلیت اقدام کنند.
به گزارش ایسنا، طبق اعلام مدیر عامل سازمان راهاهن کشور، با توجه به اینکه درخواست شرکتهای مسافربری برای افزایش بهای بلیت زمان بر خواهد بود، مسافرتها در مرداد ماه نیز با نرخ گذشته انجام میشود.
طبق اعلام مدیر عامل شرکت حمل و نقل ریلی رجا، با توجه به افزایش هزینههای ناوبری و خدماتی، شرکتهای مسافرتی رسما درخواست افزایش بهای بلیت در سفرهای تابستانی را دادهاند و راه آهن در حال بررسی این درخواستهاست.
به گزارش شهروند، «صفر انگوتی»، هنوز ۱۸سال نداشت که در یک دعوا، دوستش «مهدی رضایی» را با چاقو کشت؛ بعد خودش را به زندان معرفی کرد، هفتسال حبس کشید و دو بار تا پای چوبه دار رفت و برگشت. تا اینکه جمعیت دانشجویی امام علی (ع) برای او کمپینی را تشکیل داد و پول رضایت از خانواده «مهدی» را که ۲۰۰میلیون تومان بود، جمعآوری کرد.
او حالا چهار ماه است که از بعد از هفتسال از زندان رجاییشهر آزاد شده. ظاهرش به ۲۵ سالهها نمیخورد؛ با آن سر بیمو و صورت پر از زخم و بخیه که یادگار زندان است. مینشیند روی سکوی بالای چند قبر در قطعه ۷۰ بهشتزهرا و همینطور که آفتاب پایین میرود، از دو باری میگوید که تا يك قدمي مرگ رفتهبود، از روزهايي كه حالا و بيرون از زندان، گهگاه با جنون و خودزني ميگذرد؛ بعد اشاره میکند به قبرهای جلوی پایش: «اگر مردم و خانواده رضایی نبودند، الان جایم اینجا بود، توی یکی از این همین قبرها.»
از روز حادثه بگو. چه شد که مهدی را کشتی؟
سال ۸۶ بود که این اتفاق افتاد. ۱۰درصد دعوای ما بهخاطر یکی از دخترهای هممحلیمان بود.
یعنی دوستش داشتی؟
بیشتر از اینکه دوستش داشته باشم، غیرتی بودم. کسی نگاه چپ به دخترهای محل میکرد، من خونم به جوش میآمد. هنوز ۱۸ سالم هم نشده بود، بچه بودم و غرور الکی داشتم. درگیر شدیم و او رفت رفیقهایش را جمع کند و بیاید، من هم رفتم خانه چاقو برداشتم و تا دیدمش، او را زدم کشتم. دو روز فرار کردم، نتوانستم، بالاخره خون، پاگیر است. بعد خودم را معرفی کردم و دو روز بعد من را بردند زندان رجاییشهر. تقریبا یک سالی طول کشید تا دادگاه کیفری رفتم و دادگاه حکم قصاص داد. شش ماه بعدش هم من را بردند پای چوبه دار. دفعه اول وقت گرفتم و اعدام نشدم، چهار ماه بعد دوباره تا پای چوبه دار رفتم و برگشتم. دفعه دوم که بردنم برای اعدام، موهایم پای چوبه دار ریخت.
یعنی الان مو نداری؟
(کلاهش را برمیدارد) نه، ببین، غیر از دور کلهام، همه موهایم ریخت.
خب این مربوط به دفعه دومی میشود که بردند تا اعدامت کنند. بیا برگردیم به دفعه اول. مسلما آن روز که آمدند دم سلول و خواستند تو را ببرند انفرادی تا اعدام شوی، خیلی سخت بود. اگر از حال و هوای آن روز بخواهی بگویی، چه میگویی؟
دفعه اول که میخواستند من را در اوین ببرند پای چوبه دار، ۹ نفر بودیم.
هم سن و سال خودت بودند؟
دو نفرشان هم سن خودم و بقیه کمی از من سنشان بیشتر بود. یک زن را هم از اوین آوردند و شدیم ۱۰ نفر. آن روز من اولین بارم بودم و یکی از دوستهایم که هم سن خودم بود، دومین بارش بود. قبل از اینکه برای اعدام بیایند دم سلول انفرادی، با او که در سلول کناریام بود، حرف میزدیم و درددل میکردیم.
نمیترسیدی؟ استرس نداشتی؟
خب استرس داشتم ولی حساب کن چی؟ امید داشتم ولی آخرش هم به خودم میگفتم یا میمیرم، یا زنده میمونم، امید به خدا. آن موقع سربازهای زندان میآمدند میگفتند امید داشته باش. بعد دکترها آمدند و قرص آرامکننده دادند تا بخورم.
بالاخره نمیشود گفت که ترس نداشتی.
چرا ترس داشتم ولی مسألهای بود، من در زندان ۸ بار خودم را بالا کشیدم.
یعنی جدی جدی میخواستی قبل اینکه اعدامت کنند، خودت را بکشی؟
بله ولی هر دفعه نمیشد. هربار یک اتفاقی میافتاد که نمیشد بمیرم. مثلا دفعه دوم که خودم را دار زده بودم یکی از رفقایم که از همان اول با هم بودیم، نجاتم داد. او همیشه دقیقه ۹۰ من را نجات میداد و بعد من را میبردند بیمارستان و دوباره برمیگشتم.
چرا میخواستی خودت را بکشی؟
از زندگی خسته بودم. میدیدم که چقدر پدرومادرم اذیت میشوند، پول هم نداشتند که دیه را بپردازند. اینها همهاش به من فشار میآورد و دلم میخواست قبل اینکه من را اعدام کنند، خودم را بکشم.
حالا به دفعه دومی برگردیم که تو را بردند تا اعدامت کنند. اینبار خلاف دفعه قبل که تا پای دار رفتی ولی طناب را دور گردنت نینداختند، طنابدار را دور گردن خودت دیدی. آدم وقتی طناب دار دور گردنش است، چه حسی دارد؟ تو هنوز امید داشتی که بخشیده شوی یا خودت را در آستانه مرگ میدیدی؟
دفعه اول که رفتم پای دار، با خودم فکر میکردم ۳۰درصد احتمال دارد اعدام شوم و ۷۰درصد نجات پیدا میکنم. دفعه دوم اما این درصد برعکس بود. من آن زمان آیت الکرسی خواندم و منتظر بودم هر آن مرگ بیاید. از خدا میخواستم که به من وقت بدهد تا جبران کنم. از او مهلت میخواستم. من قبل از اینکه بیفتم زندان، خدا را میشناختم ولی در این هفتسال، خدا را پیدا کردم و شناختم. آن موقع هیچ کس حالش خوب نبود، نه سربازها و نه حتی خود شاکی. زنی بود که آمده بود قاتل پسرش را اعدام کرده بود و بعد نشسته بود روی زمین و میزد تو سر خودش و میگفت غلط کردم او را کشیدم بالا. بعد یکی داد زد که دستبند و پابند انگوتی را باز کنید و بیاوریدش پایین، وقت گرفته.
دفعه دوم قرار بود با چند نفر دیگر اعدام شوی؟
۶نفر از رجاییشهر رفته بودیم و دوباره یک زن را هم از اوین برای اعدام آورده بودند. بعد همه را کشیدند بالا، غیر از من.
یعنی تو دو بار از نزدیک، مرگ چند نفر از همبندیهایت را دیدی.
بله. یک چهارپایه زیرپایمان بود که ریلی بود و به آن طناب بسته بودند، آن را میکشیدند عقب و همه با هم اعدام میشدند. دفعه دوم هم همه را کشیدند بالا و من ماندم.
همانجا بود که بیشتر موهایت ریخت. درست است؟
بله. از قبلش در سلول قسمتی از موهایم ریخته بود و بعد پای دار، بیشترش ریخت.
بعد از اینکه وقت گرفتی دوباره تو را به سلول بردند؟
بله ولی اینبار تنها بودم و کسی در سلولهای کناری نبود تا با هم حرف بزنیم. تنها بودم و داشتم دق میکردم. تا ۲ بعدازظهر آنجا بودم و موهایم هنوز میریخت. بعدش درجهدار در را باز کرد و من هم انگار در عالم رویا بودم، به من گفت جمع کن بریم صفر، گفتم کجا بریم؟ گفت میری رجاییشهر. بلند شدم او را بغل کردم و اصلا باورم نمیشد که من را دوباره میبرند زندان. ۱۰ دقیقه او را بغل کرده بودم و گریه میکردم.
وقتی برگشتی زندان، همبندیهایت منتظرت بودند؟ با تو چطور برخورد کردند؟
دفعه اول که من را برای اعدام برده بودند، بچهها مطمئن بودند که برمیگردم ولی دفعه دوم که برگشتم، بچهها برایم ختم گرفته بودند. چون تا ساعت دو طول کشید، امیدشان را از دست داده بودند و فکر میکردند اعدام شدهام. وقتی برگشتم دیدم پارچههای مشکی برایم زدهاند. وقتی رسیدم داخل سالن همه من را بغل و گریه کردند، میگفتند فکر کردیم مردهای.
تو با بقیه همبندیهایت در بند جوانان بودی یا با بقیه زندانیها بودی؟
بله، در بند جوانان بودم. بیشتر هم سنوسال بودیم.
همه «متهم به قتل» بودید؟
همه جوره بود ولی قتلی بیشتر بود. خدا را شکر خیلیهایشان هفت و خردهایسال حبس کشیدند و رضایت گرفتند و رفتند. الان دو، سه نفرشان هنوز در زندانند و با آنها هنوز ارتباط دارم و سعی میکنم کاری برایشان کنم.
غیر از کسانی که عفو گرفتند و رفتند، خیلیها هم برای اعدام رفتند و دیگر برنگشتند. حست روز اعدام آنها چه بود؟
بله. یکی از آنها بهنود شجاعی بود. او را سهبار برای اعدام برده بودند و وقت گرفته بود ولی دفعه چهارم رفت و برنگشت. من با بهنود دوست بودم. جالب اینجا بود که دفعه دوم قرار اعدام، من را به سلولی بردند که او هر چهاربار قبل از قرار اعدامش را در آن سلول گذرانده بود. او روی دیوار سلول هر دفعه چیزهایی نوشته بود. قبل از آن هم هر سهبار قبلی نوشته بود «من بهنود شجاعی، نخستینبار است که آمدهام برای اعدام، دومینبار و سومینبار را هم نوشته بود. چهارمینبار هم نوشته بود دیگر امیدی ندارم برگردم. من را هم در همان سلول انداخته بودند و خیلی استرس و فکر و خیال داشتم. یکی دیگر از دوستهایم را بعد از ۱۱سال حبس، بردند اعدام کنند ولی عفو گرفت و برگشت. بعد که من را دید گفت صفر تو چه دلی داشتی، من اولین بارم بود و وقتی طناب دار را انداختند گردنم، داشتم سکته میکردم، تو چه کشیدی که تا حالا دوبار تا پای اعدام رفتی و برگشتی.
این ۷سال زندان چطور گذشت؟ آنجا چه کار میکردی؟
قلاببافی میکردم، قرآن حفظ میکردم، در گروه تواشیح شرکت میکردم.
دچار مشکلات روحی هم شدی؟
بله، هرچند وقت یکبار سرم را میکوبیدم به دیوار و اگر نمیکوبیدم، آرام نمیشدم.
آن ۸باری که گفتی میخواستی خودت را بکشی، بعد از دو باری بود که برای اعدام پای چوبه دار رفته بودی؟
بله. فکر میکردم این دو بار اینطوری شد، اگر دفعه سومی هم در کار باشد و قرار باشد همان فشار به من بیاید، چه میشود. فکر میکردم خودم، خودم را راحت کنم بهتر است. به پدر و مادرم فکر میکردم که چه سختیهایی به خاطر من کشیدند.
بعد هم که اسم جمعیت امام علی(ع) را از خواهرت شنیدی و امیدوار شدی که پول دیه جور شود.
بله، پارسال بود که خواهرم گفت در اینترنت با جمعیت امام علی(ع) آشنا شده و آنها برای نجات متهمان زیر ۱۸سال تلاش میکنند. بعدش مسئولان جمعیت آمدند زندان و با هم آشنا شدیم. بعدش هم رضایت را برای من گرفتند.
میدانی که خیلیها از سراسر ایران برای تو پول فرستادند تا پول رضایت از خانواده رضایی را فراهم کنند. بچهای بود که از بندرعباس قلکش را برای تو فرستاد و بچه دیگری از افغانستان، ۱۰هزار تومان برای نجات تو کمک کرد. به مردمی که تو را از مرگ نجات دادند، چه داری بگویی؟
آنها را دوست دارم و قول میدهم اشتباهی نکنم که زحماتشان از بین برود، من هم کسی مثل آنها میشوم. من هم با بچههای جمعیت همکاری میکنم تا دیگر کسی مثل من گرفتار زندان و ترس از اعدام نشود.
آن موقع که آزاد شدی چه حسی داشتی؟
باور نمیکردم. ساعت سه بعد از ظهر وکیل بندم آمد گفت صفر آزادی. میترسیدم الکی گفته باشند. از همه خداحافظی کردم و بعد از یک ساعت از زندان آمدم بیرون. خانوادهام هم نمیدانستند و باور نمیکردند آزاد شوم.
اسفند پارسال که آزاد شدی، در کارخانه یکی از خیرها مشغول به کار شدی. هنوز آنجایی؟
نه الان آنجا نیستم و بیکارم.
چرا آنجا نماندی؟
چون یک ماه بعد از بیرون آمدن از زندان بود. هنوز عوارض زندان را داشتم و چند وقت یک بار دچار جنون میشدم. وقت گرفتم و پیش دکتر رفتم. حالا بهتر شدهام. قرار است با برادرم برای کار به قشم برویم.
اين ردهاي بخيه كه روي گردنت پيداست، مال زمان زندان است؟
نه، اينها مال همين چندماه بيرون از زندان است. به خاطر عوارض زندان و دو بار چوبه اعدام، هرچندوقت يك بار حالم بد مي شود و براي اينكه سر بقيه بلايي نياورم، خودم را ميزنم.
یادم است که خانواده رضایی به این شرط تو را بخشیدند که دیگر تو و خانوادهات در نظرآباد زندگی نکنید. الان کجا زندگی میکنید؟
در شهر جدید هشتگرد.
هنوز نرفتهای از آنها تشکر کنی؟
قرار است موسس جمعیت امام علی (ع) روزی را هماهنگ کند که خدمت خانواده رضایی برویم برای تشکر و معذرتخواهی.
بعد از آزادیات سر خاک مهدی نرفتی؟
نه.
چرا؟
چون نمیتوانم بروم. چون خانوادهاش راضی نیستند بروم. خودم دوست دارم بروم ولی میترسم مشکلی پیش بیاید.
اگر بخواهی در یک جمله نظرت را درباره اعدام بگویی، چه میگویی؟
اعدام اصلا خوب نیست. از همه شاکیها میخواهم که رضایت بدهند، لذتی که در رضایت دادن است، در اعدام نیست.
درباره زندان چطور؟
در زندان همهچیز هست. ولی چون چهاردیواری است و از خانواده دوری، حس دلتنگی زیاد است. یاد خانواده که میافتی، دنیا روی سرت خراب میشود.
در این محفل نورانی، حضرت آیت الله خامنه ای در سخنانی، کار فعالان قرآنی در نزدیک کردن جامعه اسلامی به فهم و انس با قرآن را بسیار ارزشمند، مهم و راهبردی خواندند و خاطر نشان کردند: باید به نحوی برنامه ریزی شود که آحاد مردم با مفاهیم و معانی قرآن مأنوس شوند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: جامعه اسلامی در اثر انسِ روزافزون با قرآن، «استحکام درونی» پیدا می کند و آن چیزی که به جوامع، قدرتِ حرکت و عبور از چالشها را میدهد، همین استحکام درونی است.
ایشان از «تقویت ایمان و توکل به خداوند و اعتماد به وعده های الهی» و «دفع خوف از مشکلات مادی» به عنوان فواید و برکات انس با قرآن یاد کردند و گفتند: تدبر در قرآن، جامعه اسلامی را از ظلماتِ خرافات و گمراهی، و تاریکی های ترس و توهمات، خارج و به سوی معرفت پروردگار هدایت می کند که این، امروز یک نیاز اساسی برای دنیای اسلام در مواجهه با چالشهاست.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به افزایش بصیرت و آگاهیِ امت اسلامی افزودند: دشمنان اسلام از همین واقعیت بیمناکند و تلاش می کنند به نام اسلام و در پوشش اسلام، با اسلام مقابله کنند.
ایشان با یادآوری تعبیر حکیمانه امام بزرگوار در خصوص تقابل «اسلام امریکایی» و «اسلام ناب محمدی(ص)»، خاطرنشان کردند: اسلام امریکایی، اگرچه ظاهر و نام اسلامی دارد اما با طاغوت و صهیونیسم می سازد، ولایت مستکبرین را می پذیرد و کاملاً در خدمت اهداف طاغوت و امریکا قرار می گیرد.
رهبر انقلاب، با اشاره به شواهد و دلایل آشکار نقشِ حتمی و صحنهگردانیِ دست خبیث «سرویسهای جاسوسی دشمن» در ایجاد بلوا در برخی جوامع اسلامی از جمله عراق، افزودند: انس و آشنایی امت اسلامی با معارف قرآنی، مانع از پیشروی اینگونه حوادث و خیانت به تعالیم قرآن میشود.
حضرت آیت الله خامنهای در پایان، فعالان قرآنی را به جدیت در پایبندی به ضوابط و مقررات دینی توصیه کردند و افزودند: جامعه پر افتخار قرآنی کشور باید برای جوانان یک الگوی عملی باشد.
.: Weblog Themes By Pichak :.